Part 9: آغاز

656 76 6
                                    

جونگ کوک...زنده موند...اما، اون حافظش رو از دست داده بود...این شاید یه فرصت جدید برای زندگی بود...یه فرصت که دیگه، اون پنج سال سیاه زندگیش رو به یاد نیاره...

(عزیزان، داستان تازه شرع شده:) )

°°°°❥یک سال بعد❥°°°°

•••Jin's pov•••

بعد از اینکه جونگ کوک حافظش رو از دست داد؛ ما تمام تلاشمون رو کردیم که هر چیزی به جز اون پنج سال رو بهش بگیم تا حداقل هویتش رو گم نکنه.

مثل اون تصادف که موجب مرگ خانوادمون شد. اینکه قبلا گلفروشی داشت، عاشق تهیونگ بود، برادر ناتنی ما بود و...

اما، ما هیچوقت نزاشتیم از اون پنج سال، چیزی بفهمه. اگه میفهمید باید دوباره شاهد همون اتفاقات گذشته میشدیم.

تو این زندگی جدید جونگ کوک،
هوسوک و نامجون، بیشتر هواش رو دارن.
جیمین هنوز همونه و فقط دلسوز تر شده.

اما تهیونگ و شوگا...
اونا تا چند ماه بیشتر، باهاش خوب رفتار نمیکردن. بعد که دوباره به بودن کوک عادت کردن، رفتارشون مثل گذشته شد.
البته با این تفاوت که، شوگا دیگه تیکه بهش نمینداخت. ولی هنوز پسش میزد و ازش دوری میکرد.

منم سعیم رو کردم شبیه شوگا نشم؛ اما، شدم !

ما دیگه میدونستیم جونگ کوک پیش ماست و عذاب وجدانمون مدام تو گوشمون دیگه گریه زاری نمیکرد تا باهاش خوب رفتار کنیم؛ به همین خاطر ما دوباره مثل قبل شدیم. ولی، دیگه مثل قبل خیلی اذیتش نمیکردیم. اون هنوزم قاتل خانوادمون بود !

با اینکه خیلی سختی کشیده بود و خیلی اتفاقات براش افتاده بودن، اما این چیزی از حقیقت اینکه اون خانوادمون رو کشته، تغییر نمیداد.

و تهیونگ...اون هنوز به فکر اون دخترایی بود، که قبلا باهاشون در ارتباط بود؛ البته،به دور از چشم جونگ کوک. اون هم مثل ما داشت اشتباه میکرد، ولی نمیخواست قبول کنه. اون هم مثل ما اعتقاد داشت، این اتفاقات چیزی از اصل داستان، که اون عاشقش نبود رو تغییر نمیداد. تهیونگ میگفت تازه فهمیده هر کاری برای جونگ کوک از وقتی دوباره پیدا شده بود، کرده بود؛ همش از سر ترحم و عذاب وجدان بود و هیچوقت نتونسته عاشقش بشه...درسته، اونم مثل ما نامرد و احمق بود.

شغلمون، ما دوباره به دنیای مافیاها برگشته بودیم، ولی این بار برای انتقام از اون رئیس سابقمون. ما میخواستیم قدرت بگیریم و اون رو زمین بزنیم. ولی این خیلی سخت و زمان بر بود و از طرفی نباید جونگ کوک میفهمید.

ما هممون یه دوره پشیمون بودیم، اما خیلی زود به بودن جونگ کوک دوباره عادت کردیم.

(شروع مجدد↪️ ولی این بار کلی اتفاقات داریم که داستان رو جذاب تر میکنه، خصوصا با وجود اون گذشته ای که جونگ کوک به یاد نمیاره، ولی اعضا میدونن‼️)

Lost memories[vkook] Onde histórias criam vida. Descubra agora