💮پارت هجدهم💮

5.1K 962 77
                                    

با صدای باز و بسته شدن در لوهان از اشپزخونه اومد بیرون و سهون با دیدن اش سرجا وایساد.

-بک کجا رفت؟؟

-رییسش اومده دنبالش...

چشمای لوهان یه کم گشاد شد و درحالی که سعی میکرد کاملا عادی باشه و درعین حال با سهون چشم تو چشم نشه ماگ قهوه اش رو گذاشت روی اپن.

-رییسش؟ اینجا چیکار میکنه؟ چه جوری بود؟

-میخورد بهش تقریبا هم سن من باشه... شاید یه کم بزرگتر... خیلی شسته رفته بود اما معلوم بود بی اعصابه...

لوهان چند لحظه سرجاش ثابت وایساد و بعد یهو دوید سمت در و باعث شد چشمای سهون گشاد شه.

به سرعت دنبالش رفت. لوهان همونطوری پابرهنه تا لبه پشت بوم رفته بود و درحالی که دستاش رو روی دیوار کوتاه ستون کرده بود خم شده بود سمت پایین.

سهون بادیدن حالتش خنده کوتاهی کرد. دوباره فضولی وکیل کوچولو گل کرده بود.

لوهان چند لحظه پایین رو تماشا کرد و بعد چرخید سمت سهون.

-یه چیزی فهمیدم...

زیر لب گفت.

سهون با حالت سوالی بهش خیره شد.

-بک میگفت دوست پسر قد بلند میخواد.. اینم که قدش خیلی بلنده... تازه بک این مدته فرصت اشنا شدن با کس دیگه ای رو هم نداشته... بعد هم یهو تصمیم گرفت کمکش کنه اما بعدش یهو پا شد اومد اینجا گفت مرخصی گرفته... اون حرف ها رو هم به تو زد... حالا هم یارو اومده دنبالش تا اینجا... فک کنم بین اشون خبراییه!!!

لوهان با هر جمله یکی از انگشتای دستش رو میاورد بالا ، انگار که داره حساب کتاب میکنه.

چشمای سهون از حدسیات دقیق لوهان گشاد شد.

-یعنی اون دوتا...

لوهان سری به نشونه اره تکون داد و راه افتاد برگرده تو.

-اون احمق نباید با یکی که باهاش کار میکنه خودش رو درگیر میکرد... حالا همه چی پیچیده میشه..

سهون فقط تونست سری تکون بده و دنبالش بره. اگه واقعا همچین چیزی بین بک و رییسش بود بهتر بود دخالتی نکنه و بذاره حرفاشون رو بزنن.

...

تایمی که منتظر بک وایساده بود و کمرش رو به در ماشینش تکیه داده بود براش حتی طولانی تر از کل این چند روزه گذشت. نگاهش روی پله ها میخ شده بود و منتظر بود بک با همون حالت سرخوشانه و بی قید و بند همیشگی اش درحالی که یه پوزخند بامزه روی لب های باریکش میرقصه پیداش شه.

بک بالاخره پیداش شد اما اونجوری که چان تصور میکرد نبود.

بدن کوچیک اش توی یه سویشرت مشکی که براش بزرگ بود گم شده بود و خبری از اون حالت همیشگی نبود.

••💮SignMate💮•• Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ