𝕽𝖚𝖓𒆜༻🅴12🧸

4.6K 816 242
                                    

ه،درست همونجا ددی...
خودشه...
تندتر...

تهیونگ بلند نالید. لحظه‌ای بعد با بردن دستش پشت سر پسر بزرگ‌تر اون رو به آرومی پایین‌تر کشید تا دوباره لب‌های خودش بوسیده بشن.

جونگکوک ، از خدا خواسته همزمان که با عضوش نقطه‌ی حساس پسرِ مو فرفری رو مورد هدف قرار می‌داد تا هردوشون به اوج برسن ، با ولع لب‌های شیرین و سرخ پسر رو می‌بوسید و مک می‌زد.

بوسیدن لب‌های شیرین تهیونگ‌‌ و مزه کردن دهنش.
شنیدن خنده‌های کوتاهش وسط بوسه‌ها.
درخواست کردن از جونگکوک با صدای بهشتیش برای سریع‌تر حرکت کردن.
حفره‌ی گرم و تنگش و هزار و یک چیز دیگه باعث می‌شد پسر بزرگتر توی هر راند چند لحظه زودتر از به اوج برسه.

هیچوقت فکر نمی‌کرد اولین تجربه‌اش قراره انقدر طولانی و لذت بخش باشه. حتی توی خوابش هم نمی‌دید اولین تجربش با تهیونگِ لبخند مستطیلیی باشه که راه به راه براش دردسر درست می‌کرد.

البته این که دروغ محض بود...

جونگکوک توی خوابش بارها و بارها با پسر زیرش رابطه داشت.
هر بار نتیجه‌ی اون رویاهای خیس می‌شد پناه بردن به سرویس بهداشتی اتاق , تصور کردنِ تهیونگ با اون دست‌های بهشتیش درست دور عضو تحریک شده‌اش و بعد از گذر چند دقیقه هم با احساس سردی فضای دستشویی با فشار خالی شدن بین دست‌های خودش.

دروغ بود چون جدیداً اون نگاه سابق رو به تهیونگ نداشت ، دوست داشت اون پسر دور و برش باشه ولی به زبون نمی‌آورد و دائما با افکار و خواسته‌های خودش مخالفت می‌کرد.

مهم نبود چقدر انرژی صرف مقاومت در برابر احساساتش بکنم چون خودش هم می‌دونست این‌ها یه مشت دروغن تا فقط بتونه خودش رو آروم کنه و احساس یه منحرفِ جنسی و متجاوز رو متحمل نشه.

با احساس اون موج گرم و لذت بخش درست زیر شکمش ، بوسه رو قطع کرد ، دستش رو به عضو تحریک شده‌ی پسرِ کوچیک‌تر رسوند و با سرعت زیادی حرکتش داد.

تهیونگ بخاطر لذت زیادی که سلول به سلول بدنش توی اون لحظه متحمل می‌شد بلند بلند ناله می‌کرد و سرش آروم به بالشت سفید رنگ زیر سرش میکوبوند.

_سریع‌تر

تهیونگ بلند نالید و همینم برابر شد با خالی شدن دوباره‌ی جونگکوک توی سوراخِ تنگِ پسرِ زیرش و رها کردن یه اه بلند و پر از لذت از اعماق وجودش.

دست از کار نکشید و سرعت دستش رو روی عضو پسر حتی بیشتر از قبل کرد تا پسر رو سریع‌تر به اوج برسونه و با موفقیت راند پنجم رو پشت سر بزاره.

درسته پنج راندِ لعنتی سوراخ تهیونگ رو به فاک داده بود اما هربار اون پسرِ مو فرفری و به شدت حشری روش می‌پرید و با شروع کردن یه بوسه‌ی فرانسوی جونگکوک رو واردار می‌کرد که ادامه بده.

RUN║KOOKVWhere stories live. Discover now