با استرس گوشی رو قطع می کنه و میذاره تو جیب کت دن
و بعد جمعیت که دورشون جمع شده بودن رو کنار می زنه و به اونها که میرسه آروم نفس می کشه و بعد داد می زنه.

آنا: بسههه دیگههه!!!!!! تمومش کنیدد!!!!!!!!!!!

کسی به آنا اهمیت نمیده و همچنان وسط راهرو دعوا می کردن ، دانش آموزها هیاهو ایجاد کرده بودن، که یهو یه نفر تمام دانش آموزها رو کنار می زنه.

و به سمت دنیل میره ، دستش رو محکم تو هوا میگره و اون رو به سمت خودش میکشه ، و تو صورتش داد میزنه

مارکو: بسه دیگه! این مسخره بازی ها رو تموم کن!!!!

دنیل همونطور که اخم کرده بود با بهت به چشمای سبزش که خشم تو اونها دیده می شد نگاه می کنه و بعد دستش رو از تو دست مارکو بیرون میکشه و میگه.

دنیل: go to hell

همون لحظه هیلی محکم مارکو رو بغل می کنه و با لحن خاصی میگه.

هیلی: اون هرزه وحشی..

دنیل کتش رو از آنا میگیره و از اونجا دور میشه آنا هم متقابلا دنبالش می کنه،
مارکو با اخم به رفتن دنیل نگاه می کنه و بعد دستش رو پشت کمر هیلی میذاره و آروم میگه.

مارکو: بیا بریم
خانم پاول: اینجا چه خبره؟!

خانم پاول که تازه آخر دعوا رسیده بود با تعجب به هیلی و دوستاش که خاکی و تو موقعیت بدی بودن نگاه می کنه و با تعجب بیشتر میگه.

خانم‌پاول: اینجا چه اتفاقی افتاده؟ کی این بلا رو سرتون اورده؟

مارکو: نمی دونم، شاید چون تو مدیری و وظیفت اینه که جلوی این اتفاقات رو بگیری اما تو دفترت با خیال راحت نشستی و بیسکوییت و چاییت رو می خوری،خسته نباشید

خانم پاول با دلسردی به صورت عصبی پسرش نگاه می کنه و چیزی نمیگه، که مارکو دست هیلی رو میگیره و همراه دوستای هیلی از اونجا دور میشن.

خانم پاول: همگی برگردید به کارتون!!دیگه نمیخوام کسی اینجا وایسته!

با این حرفش همه به کارهای قبلیشون بر میگردن و راهرو خلوت میشه

.
.
.
.

سیرین: خب من بردم
با برد سیرین همه کارتهاشون رو میرزن وسط که لیلی میگه.
لی: هیچ وقت سر از بازی های کارتی در نیوردم
یوکی: بچه ها فکر کنم خیلی وقته که داریم بازی می کنیم بهتره برگردیم سر تمریناتمون

کارتاشون رو جمع می کنن که یهو از دور چششون به هیلی و مارکو برخورد میکنه، هر سه با تعجب به سر و وضع هیلی نگاه می کنن که یوکی میگه.

یوکی: مگه این دوتا همین امروز از هم جدا نشدن؟
سیرین: کاری ندارم ولی کی این بلا رو سر هیلی اورده؟
لیلی: وقتی هیلی اینجور کتک می خوره یعنی یا کاره دنیلِ یا..همین دیگه کار دنیلِ..

ℕ𝐈𝐠𝐡𝐭 ℝ𝐚𝐢𝐧𝐛𝐨𝐰 -𝒱𝒾ℴ𝓁ℯ𝓉Where stories live. Discover now