ℕ𝐈𝐠𝐡𝐭 ℝ𝐚𝐢𝐧𝐛𝐨𝐰 -𝒱𝒾ℴ𝓁ℯ𝓉

part-5

زنگ تفریح که میخوره دانش آموزها تو کل مدرسه پخش میشن.

در همون حال دوتا از دانش آموزا
از تراس اتاقشون که از فاصله نسبتا دوری با ساختمون مسکونی داشت ، تلسکوپ به دست داشتن و در حال دید زدن مردم بودن

مینهو: عااا نگاه کننن پیرمرد و پیرزن دارنن سکس می کنن تو اتاقشون‌ قشنگ دارم می بینم از اینجا..

ریجی: احمق! به جای دیدن سکس دوتا پیر چندش دنبال یه دختر خوشگل جوون بگرد ..دیدن اینا به چه دردمون می خوره مثلا؟

مینهو: مثل "لی" منظورت؟

همونطور که بالا سره برادرش ایستاده بود لبخندی می زنه و بعد از اینکه عینکشو صاف می کنه میگه

ریجی:عاه شت اسمشو نیار حتی اسمشم باعث میشه بخوام جق بزنم

مینهو:جووون داداش یکی بزرگ پیدا کردممم هولی شت

هول هولکی برادرش رو کنار می زنه و با چشمای گشاد میگه:
"کو بزار منم ببینمم!!."

همنطور که از تلسکوپ دخترِ رو دید می زدن دستشون رو تو شلوارشون می کنن و دیک سفت و سختشون رو آهسته مالش میدن

ریجی: وای عجب چیزیه کاش تو مدرسمون بود.
مینهو:عاشق باسنش شدم چقدر خوبه فاک.

در همین حال بود که یهو در اتاقشون باز میشه و با اضطراب به طرف در برمی گردن تا با صورت عصبی  یوکی رو به رو بشن

یوکی یه نگاهی به سر و وضعشون میندازه و بعد که نگاهش به تلسکوپ‌ برخورد میکنه کل قضیه رو تا ته می خونه

یو : بزار حدس بزنم باز شما دوتا حشری ها تلسکوپ رو از سال اولی ها دزدیدین که دخترای ملت رو دید بزنید و کارهای خاک بر سری بکنید نه؟

آبدهنشون رو با صدا قورت میدن و مینهو برای اینکه از خودشون حمایت کنه میگه:

_عام خب چیزه
یوکی ابرویی بالا میده و دست به سینه منتظر ادامه حرفاش باقی میمونه که مینهو با ترس ادامه میده:

_تقصیر ریجی بود، فکر اون بود
داداش قولش زیر لب چندتا فحشش میده و بعد با خنده رو به یوکی میگه:

"ببین یو، عام ما ندزدیدیم..قرضش گرفتیم..دوما ما تمام تکلیفامون رو انجام دادیم و الان بیکاریم سو..و..و "

مکثی میکنه و بعد جدی ادامه مبده

"و اینکه این خوابگاه پسراس تو‌ اجازه نداری که هر روز بیای اینجا! "

یوکی صاف می ایسته و همین باعث میشه تا برادراش بیشتر ازش بترسن.
چند قدم به سمت جلو برمیداره و بعد خیلی آروم میگه:

"من هر روز میام اینجا چون مدیر این اجازه رو بم‌ داده چون دفعه قبل وقتی داشتید مثل همیشه کارای خاک بر سری می کردید و مچتون رو گرفتن و نزدیک بود اخراجتون کنن"