14

296 58 31
                                    

chapter 14

🚫SMUT🚫

درحالی که شدیدا همدیگه رو میبوسیدیم,به سمت تخت رفتیم.لیام رو تخت هولم داد و تیشرتش رو در اورد.منم تیشرتمو در اوردم.روم خیمه زد و دوباره شروع کرد به بوسیدنم.ازم فاصله گرفت و دستشو به طرف شلوارم برد تا کمربند و دکمه هامو باز کنه.

یه لحظه دو دل شدم و دستمو گذاشتم رو دستش.گیج نگاهم کرد و گفت:چیکار میکنی؟پشیمون شدی؟

دردی که تو پایین تنم حس میکردم باعث شد بیخیال همه چی بشم و کمکش کنم تا شلوارمو در بیاره.فقط با یه باکسر رو تخت دراز کشیده بودم و لیام رو گردن و سینم مارک میزاشت.دهنش رو به سمت نیپلم برد و شروع کرد به مکیدنش.گاهی گازش میگرفت و من از درد به خودم میپیچیدم.دستشو به طرف اون یکی نیپلم برد و محکم چلوندش که باعث شد بلند ناله کنم.

از روم بلند شد و شلوار و باکسرشو باهم در اورد.از دیدن حجم دیکش چشمام گرد شدن!فاک حق با لویی بود!چطور قرار بود اینو تو خودم جا بدم؟

لیام با دیدن واکنشم پوزخندی زد و درحالی که دست چپشو رو دیکش بالا پایین میکرد,دست راستشو جلو دهنم گرفت و انگشتاشو رو لبم فشار داد تا خیسشون کنم.دهنمو باز کردم و دوتا انگشتشو تو دهنم هول داد.انگشتاشو آروم تو دهنم جلو عقب میکرد.

یکم بعد وقتی خوب انگشتاشو خیس کردم از دهنم درشون اورد و بهم اشاره کرد باکسرمو در بیارم.سریع باکسرمو در اوردم و پایین تخت انداختم.به حالت قبلم برگشتم و اون دستشو به طرف باسنم برد.آروم انگشت اشارشو دوره سوراخم میچرخوند و منو دیوونه میکرد.

همزمان روم خم شد و لباشو به لبام رسوند و اولین انگشتشو کامل تو سوراخم فرو برد.ناله بلندی تو دهنش کردم.بیشتر از یک ماه بود که رابطه ای نداشتم و این باعث تنگ شدن سوراخم شده بود.انگشتشو تو سوراخم عقب جلو میکرد و به دیواره های سوراخم فشار میورد.

وقتی یکم جا باز کرد انگشت دومش هم اضافه کرد.لباشو از لبام جدا کرد و حرکت دستشو تندتر کرد و داخلم قیچی میزد.یکم بعد انگشتاشو در اورد و دستمو گرفت کشید تا بشینم.دیکشو تو دستش گرفت و با صدایی که بخاطر هورنی بودنش گرفته بود و حسابی هات شده بود,گفت:اگه میخوای اذیت نشی,بهتره خیسش کنی!

با تعجب نگاهش کردم و گفتم:لوب نداری؟

ابروهاشو انداخت بالا و با نیشخند گفت:نوپ!از لوب استفاده نمیکنم گولدن بوی!

چند لحظه گیج نگاهش کردم و بعد ناچار دستامو دوره دیکش حلقه کردم.دهنمو نزدیک تر بردم و زبونمو رو دیکش کشیدم.از پایین تا بالای دیکش.چندبار حرکتمو تکرار کردم که نتونست تحمل کنه و دستشو رو سرم گذاشت و دیکشو تو دهنم جا داد.

Fall(Completed)Where stories live. Discover now