4

341 75 106
                                    

chapter 4

باور نمیکردم تا صورتشو کامل نمیدیدم!

دستمو گذاشتم رو شونش و با صدای لرزونم اسمشو صدا زدم:جی...جیس؟

جیسون شوکه به طرفم برگشت.باورم نمیشد!چطور ممکن بود؟چطور باور کنم که با اون مدل لعنتی,کندال جنر,به من خیانت کرده؟

ظاهر اون دختر نشون میداد که انگار داشتن واسه سکس آماده میشدن.دامنش بالای رانش رفته بود و بند لباس رو شونش بود!

جیس:زین بیبی بزار توضیح بدم,اشتبا...

داد زدم:خفه شو!فقط خفه شو!چیو میخوای توضیح بدی؟!میخوای بازم بگی اینم به خاطره کارته و مجبوری؟فاک یو!لعنت به خودتو دروغات!

-زین لاو بزار حرف بزنم اونجور که تو فکر میکنی نیس...

+هه چند دقیقه دیرتر رسیده بودم داشتی همینجا رو راه پله بفاکش میدادی!

کندال:هی مواظب حرف زدنت باش عوضی...

+تو یکی خفه شو بچ!جیسون هرچی بین ما بود همین لحظه تمام شد.تا الان شایعه بود ولی الان دیگه واضح جلو چشممه!از زندگی من گم میشی بیرون!

-زین این حرفا رو نزن بزار توضیح بدم...

چنگی به یقش زدم,گردنبند ستمون رو از گردنش در اوردم و تو صورتش غریدم:اسم منو دیگه به زبون فاکیت نیار!فردا کلیدای خونمو بهم تحویل میدی و واسه همیشه از زندگیم گورتو گم میکنی!

یقشو ول مردم و با کلید گردنبند قفل دستبندمو باز کردم و جلوی پای جیس پرتشون کردم

+اینم بده به زیر خواب جدیدت!

پوزخندی زدم و با قدم های بلند ازشون دور شدم.جیس پشت سرم میومد و مدام اسممو صدا میزد و میخواست وایسم.باید یه غلطی میکردم که الان بیخیالم شه.

همون موقع در سرویس بهداشتی باز شد و لیام ازش اومد بیرون و باهم چشم تو چشم شدیم

لیام:هی بازم تو مالیک...

بدون فکر به طرفش رفتم و دستمو رو شونه هاش گذاشتم.به طرف دیوار هولش دادم و لبامو کوبیدم رو لباش!لیام با چشمای گرد شدش نگام میکرد و نمیدونست چیکار کنه!

همه ی عجز و التماسمو تو چشمام ریختم و نگاهش کردم.امیدوارم متوجه شرایط بشه و ضایعم نکنه!

فکرکنم متوجه جیسون شد چون دستشو رو پهلوم گذاشت و سعی کرد عادی جلوه کنه.چند ثانیه بعد ازش فاصله گرفتم و به پشت سرم نگاه کردم.جیسون دستبند و گردنبند دستش بود و شوکه بهمون نگاه میکرد.

Fall(Completed)Where stories live. Discover now