پارت_23
"جو هیونگ"
تازه از ملاقاته تهیونگ برگشته بودم و به محض ورودم به ایستگاه جیمین و رئیس و چند نفر از افراد تیممون دورم حلقه زدن.
متعجب بهشون خیره شده بودم که رئیس با قیافه ی جدی اومد سمتمو دستبندشو به مچ دستم بست.
~رئیس: آقای جین جو هیونگ شما به جرم فروش اطلاعات محرمانه به مجرم تحت تعقیب و پاپوش درست کردن برای یکی از مامورین ما بازداشتید!
شما حقه اینو دارین که سکوت کنین و برای خودتون وکیل بگیرین.
یکی از مامورا اومد سمتم و بازومو گرفت و میخواست همراهه خودش ببره که جیمین نذاشت و اومد کنارم ایستاد._جیمین: هیچ فکرشو نمیکردم که اون آدم تو باشی. همش میگفتم اشتباهه جو هیونگ همچین کاری با ما نمیکنه یا حداقل برای صمیمی ترین دوستش پاپوش درست نمیکنه.
× خیلی متاسفم جیمین من...
_دلیلاتو برا خودت نگه دار چون این خیانتت هیچ توجیهی نداره.
بعد ازم فاصله گرفت و رفت...
...........................................................
"جیمین"
بلافاصله سوار ماشینم شدم و رفتم دنباله تهیونگ که امروز آزاد میشد.
_چطوری میخوام اینو بهش بگم؟
کنار بازداشتگاه نگه داشتمو یه بوغ زدم که تهیونگ با دیدنه ماشین لبخندی زد و اومد سمتم.
+به به هیونگم اومده دنبالم دیگه چی بهتر از این.
_چطوری؟ بهت خوش گذشت؟
با گفتنه این حرف تهیونگ یکی زد به بازوم.
_این الان برا چی بود؟
+ الان یادم اومد که تو اصلا نیومدی ملاقاتم بازم معرفته جو هیونگ که یه سری بهم زد.
_حالا خوبه یه روز و نصفی بیشتر اون تو نبودی. اینم عوضه دستت درد نکنس که آزادت کردم؟
+ آها راستی مجرم کی بود؟! دارم از کنجکاوی میمیرم.
با یادآوری اتفاقاتی که امروز صبح افتاد لبخندم محو شد و با قیافه ی جدی به تهیونگ نگاه کردم.
_ته، از چیزی که قراره الان بشنوی اصلا خوشت نمیاد!
+منظورت چیه؟ داری منو نگران میکنی.
_راستش مجرم...
+زودباش بگو جون به لبم کردی.
_ مجرم جو هیونگه!
+چی؟!
_میدونم باورش سخته ولی حقیقت داره. اون وارد اتاقم شد و ضبط صوتو برداشت و با تکنولوژیه دیپ فیک کاری کرد ما باور کنیم که تو وارد اتاقم شدی.
YOU ARE READING
🌟 I Will Find You 🌟
Fanfiction📌نام فیک: I will find you 📌ژانر: پلیسی_عاشقانه 📌کاپل ها: Jenmin & Taerosé 📌خلاصه: جیمین و جنی همسایه و همکلاسی هستند و هر دو از نظر مالی در وضعیت بدی به سر میبرند اما دوستانی باوفا و مهربان برای یکدیگرند. همه چیز برای این دو دوست خوب پیش میرفت...