لیام لباشو محکم روی هم فشار داد و دستاشو مشت کرد

لیام: اون ...فقط پاپوشه ...اون امضای زین نیست...جعل شده ...چرا برای برسی نمیفرستیدش

جف اخم کرد و توی صورت لیام داد زد

جف: تو فکر کردی برای من مهمه ....میدونی با این قرار داد و میتونم چند تا از دشمنامو زمین بزنم ؟ چند تاشونو از سر راهم بر دارم ...میدونی اقدام به مرگ وزیر کشور جف پین یعنی پی ؟من اون پسرو اعدام میکنم ...جلوی همه ایم کارو میکنم تا بفهمن در افتادن با جف پین یعنی چی

دمای لیام بالا و بالا تر میرفت ...صورتش از عصبانیت سرخ شده بود ...اون عوضی نمیتونست پدرش باشه...اون حاظر بود بخاطر منافع خودش هر غلطی که میخاد بکنه ....این ...این چه کشور کثیفی بود که یکی از سیاست مداراش همچین ادم عوضی ای بود ...این چه کشور مریضی بود ...لیام حس مکیرد حالش داره بهم میخوره ...دستاش که از عصبانیت میلرزیو رو به پدرش گرفت و با عصبانیتی
که برای اولین بار تجربش میکرد گفت

لیام: تو ...تو این کارو نمیکنی و..تو نمیتونی اینقدر راحت ادما رو برای کاری که نکردن محکوم کنی

جف قدمی به لیام نزدیک شد و دستشو محم به قفسه ی سینه ی پسرش کوبید

جف: تو فکر کردی کی هستی که به من دستور میدی ؟ من هر کاری که بخام میکنم تو هم نمیتونی جلومو بگیری فکر کردی من نمیدونم به اون عوضی حس داری ؟ فکر کردی نمیدونم چه ادم کثیفی شدی ...من نمیزارم تو این باتلاق فرو بری لیام نمیزارم

تن لیام به وضوح میلرزید ...قفسه ی  سینش حالا خیلی بیشتر درد میکرد و قلبش....درد اون داشت دیوونش میکرد

ولی باز هم  نمیخواست کم بیاره ...نمیتونست ....پای ....پای زینش وسط پود ....

لیام: من ادم کثیفی نیستم ...اونم عوضی نیست ....تو حق نداری هیچ بلایی سر اون بیاری

پوزخند تلخی زد

لیام: یادت که نرفته ...متاسفانه من پسر توئم ...پسر جف پین ....من جانشین توئم ....مطمعن باش اگه بلایی سر زین بیاد ...بلایی سر خودم میارم که کل دنیا حرف از خانواده ی پین باشه .....اونوخت میخام ببینم مردم حاظرن به وزیری رای بدن که نمیتونه  از پس خانواده ی خودش بر بیاد

جف : تو ...تو پسره ی عوضی ...

و سیلی محمی که به لیام زد

لیام دستی به لب خونبیش کشید و با نیشخند به پدرش که حالا از عصبانیت قرمز شده بود نگاه کرد

Unfelling |ziam|Where stories live. Discover now