part47

5.7K 464 11
                                    

💢پارت چهل و هفت
کشیده شدن بدنش رو خودم رو حس کردم و بعد نفساش که داشت زیر گلوم میخورد..
انگشتش هنوز داشت داخل سوراخم حرکت میکرد و یه درد کمی داشت بین پاهام میپیچید..
لباش رو چونم موند..
-چطوره لو؟

انگشتش داشت تند تر حرکت میکرد ..
نمیتونستم چشمامو باز کنم یا حتی جوابشو بدم..
-ه..هری..
اسمش با ناله از دهنم خارج شد
هری حرکتشو تند تر کرده بود و من همونطور که دهنم بیشتر باز میشد که بتونم بیشتر نفس بکشم بالاتنمو از تخت فاصله دادم و با دراومدن انگشتش ول شدم..
صدای خنده ارومشو شنیدم و بعد سایه ش که اومد روم رو حس کردم..
هنوز سینم داشت بالا و پایین میشد..
شروع کرد به بوسیدن ترقوه هام و زبونشو دایره ای حرکت میداد..

نفس کشیدنم ارومتر شده بود..اما از اینکه خالی شده بودم حس خوبی نداشتم..
دستمو بردم بالا و باکسر هریو کشیدم پایین..
از پاش درش اورد و دراز کشید روم..
دیکشو حس کردم که رو شکمم کونده بود..
اه کشیدم..
بدنامون کاملا به هم چسبیده بودنو گرماشو با هر سانت از پوستم حس میکردم..
هری داشت تند تر گردنمو میبوسید و بیشتر دندوناشو حس میکردم که تو پوستم فرو میرفتن..
دستمو اورم پایینو بردم بینمون و دیکشو گرفتنم تو دستم..
همونطور که دندوناش رو حس میکردم ناله زد و اه کشید..
دستمو محکم تر کردم و بالا پایینش کردم..
بوسه هاش داشت اروم تر میشد و داشت خودشو روم حرکت میداد..
از کشیده شدن پوستش رو بدنم داغ شدم وهردو باهم ناله زدیم..

با تند تر شدن حرکت دستم هریم خودشو بیشتر تکون میداد و ناله هاش داشتنن بلند تر میشدن..
داشتیم باهم تکون میخوردیم و هری داشت صورتشو به گردنم فشار میداد ..
داشت کم کم میلرزید که دستمو برداشتم..
تند نفس میزد و گردنم داشت میسوخت..
من حتی میتونستم با همین نفس زدناشم سفت شم که همین اتفاقم داشت میفتاد..
-هری..
اروم زمزمه کردم..
سرشو از رو گردنم برداشت..
چشماش خمار بود و هنوز عادی نفس نمیکشید..
به چشمام زل زده بود و منتظر بود که حرفمو بزنم..
باید میگفتم..من نیازش داشتم..
لبمو باز زبونم خیس کردمو دلمو زدم به دریا..
-فاک می هری..
دیدم که یکم تعجب کرد اما سریع حواسشو پس گرفت..
-اما..لو..
دستمو گذتشتم رو لبش..نمتونستم بیشتر از براش صبر کنم..من نیازش داشتم..
-میخوام هری..
دستمو از رو دهنش اوردم پایین..
نگاهش مطمئن شده بود..
لبخند زد وسرشو اورد جلوتر و لباشو گذاشت رولبم..
یه بوس طولانی از لبام گرفت و بعد از چند ثانیه داشت زبونمو مزه میکرد..
دوباره داشتم داغ میشدم و تکون خورد زیر شکممو حس میکردم..
دستش رو کمرم حرکت کرد..
پهامو بردم بالا و دور کمرش حلقه کردم..
دیکش داشت میخورد به رانم و سریع تر از چیزی ک فکرشو میکردم سفت شدم..
بعد از اینکه من لبشو مک زدم سرشو ازم فاصله داد..
نگاهش کردمو سرمو تکون دادم..
دستش رفت پایین و لباش موندن کنار گوشم..
دیکش رو گذاش رو سوراخم..
دست دیگشو اورد بالا و پنجه هاشو بین  پنجه هام حلقه زد و همون طور که لاله گوشم گاز میگرفت خودشو روم فشار داد..
یکم خودمو کشیدم بالاتر..

دستمو تو دستش محکم تر گرفت وخودشو محکم تر فشار داد که احساس درد کردم..
لبامو گاز گرفتمو سرمو دادم عقب..
هری دست دیگشم اورد بالا و گذاشت رو بازوم..
یکم دیگه خودشو فشار داد
-آخ..
صدام از گلوم پرید بیرونو هری سرشو بلند کرد..
خواست چیزی بگه که زودتر خودم جمعش کردم..
-خوبم هری..
هنوز درد داشت ولی بوسه هایی که هری داشت زیر چونم میزد حالمو بهتر میکرد ..
هری داشت کم کم تکون میخورد ..
-اوه ..شت لو..
اون داشت سعی میکرد که تکون بخوره و صورتش جمع شده بود..
چشمامو بستم و سعی کردم نفس عمیق بکشم..

He Was BlueWhere stories live. Discover now