-واقعا تعجب میکنم جونکی، تو بالاترین نمرات رو داشتی اصلا چیشد که درستو ول کردی حتی کسی هم ازت خبر نداشت چیکار کردی تو با خودت؟
دستی پشت گردنش کشید و لبخند کمرنگی روی لباش نشوند و اه پر از حسرتشو توی وجودش خفه کرد
-پیش میاد به هر حال، اتفاقیه که افتاده و الانم اومدم دنبال مدارکم باید هرچه سریع تر برگردم کسی هست که منتظرمه
آلفای رو به روش ابرویی بالا انداخت و با کنجکاوی به بتا نزدیک شد
-تو ازدواج کردی؟
به سرعت سری که پایین انداخته بود رو بالا آورد و سعی کرد تند تند توضیح بده
-نه، اون فقط دونسنگمه همین
با گرفتن تایید آلفا نفس حبس شدشو بیرون داد و پشتش راه افتاد تا هرچه زودتر مدارکشو بگیره تا بتونه خودشو به بکهیونش برسونه
یعنی الان داشت چیکار میکرد؟
____________
-دیروزم بهتون گفتم دکتر ازتون متشکرم که خودتون شخصا به اینجا اومدین اما میدونید که شرایطی برای من پیش اومده که با سادگی نمیتونم به کسی اعتماد کنم
-میتونم درک کنم اما این دیگه ربطی به من نداره، من فقط مطمئن میشم که همه چیز به موقع و به جا پیش بره
پوزخندی به آلفای جوان زد و سیگارش رو توی جاسیگاری کنار دستش انداخت
روی دستاش تکیه زد و دوباره الفا رو مخاطب قرارداد
-امیدوارم روز خوبی داشته باشید دکتر فکر میکنم باید دیگه یه سری به شرکت بزنم
آلفا توی جاش تکونی خورد و انگار که جوش آورده باشه دیگه نتونست تحمل کنه و به بیون توپید
-آقای بیون دو روزه دارید منو دست به سر میکنید و توی این دو روز چندین بار به گوشتون رسوندم که پرونده داره فعلا مراحل قانونیشو طی میکنه اما شما هیچ اشاره ای به سپردن امگا دست من نکردید حتی امروزم خودم شخصا به دیدن شما اومدم فقط بخاطر اینکه بکهیون رو ببینم
-جناب لئو من فقط در حال آماده سازی بکهیون برای خدمت به شما بودم اما انگار شما قراره نسنجیده و با گستاخی کاراتون رو جلو ببرید، بهتون قولش رو دادم و حداکثر تا هفته دیگه بکهیون دراختیار شماست
الفای بزرگ تر با خونسردی بعد از اشاره به بتای کنار دستش از جاش بلند شد و رو به روی دکتر لئو ایستاد
اوه این دکتر دیوانه
یعنی چی از جون اون امگای بیچاره میخواست؟ البته که به اون ربطی نداشت اون آلفا میتونست هرکاری دلش میخواد با اون امگا بکنه تا وقتی که بتونه کارای بیونو راه بندازه چه مشکلی داشت؟
آلفای غالب و قد بلند با انگشتای کشیده و چشمای درشت و گیرا
بیون مین جو حتی نمیتونست تصور کنه که دکتر اتو کشیده رو به روش با اون صورت تمیز و جذابش قبل پیدا کردن امگا توی چه حال و روزی بوده
البته همون بهتر که کسی باخبر نشه
ŞİMDİ OKUDUĞUN
「𝗝𝗜𝗡𝗫」
Hayran Kurguمن بیون بکهیونم، امگایی که با نحسی متولد شد! -روز تولدم پدرم فهمید جفت حقیقی عزیزش بهش خیانت کرده از کجا فهمید؟ خب خیلیم سخت نبود چون رایحه من با همه امگاها متفاوت بود وانیل و توت‌فرنگی درسته، پدر من یه بتای مجهوله و من یه امگا با رایحه نحس وانیلم! ...
