56_عید

97 26 31
                                    

از تخمیت عید همینو بگم که مجبوری ریخت کسایی رو ببینی که نمیخوای ببینی.

خلاصه قبل عید به دوگانگیه "میون دو تا دلبر اخه برن کدوم ور" رسیده بودم.

نه دلم میخواست عید بشه چون امتحانات حضوریه و بنده پارم چون ترمو ریدم اینم برینم پاره‌ام...

قسمت جالبشم اینکه عنم بارم نیست.واقعا میگمااا عنم بارم نیست.

ازین سمتم عید اگه شروع میشه تعطیلی و خوشگذرونی ولی زهره چون درسم باید بخونم.

دلم میخواست موهامو رنگ کنم ولی از اونجایی که یه خوانواده سخت گیر دارم و با سن ۱۷ سالگی عملا هیچ گوهی نمیشه خورد من بفاک رفتم..

خیلی عذر میخوام ولی سیخ تو کون زندگی که سال های طلایی عمرمون داره به فاک میره و عملا هیچی ..

به معنی واقعیه کلمه هیچی..

مدیونید فکر کنید دارم خودم و شماها استرس وارد میکنم..

خلاصه که عید زهرمارتون باشه😐😂❤

my fucking world Where stories live. Discover now