یونهو نگاهی به تهیونگ که پشت خط سرویس ایستاده بود انداخت و گفت:
_تهیونگ، بترکونشون!
پسر لبخندی زد و توپ رو روی انگشت های کشیدهش چرخوند؛ با سوت داور توپ رو بالا انداخت، با تمام قدرت ضربه ای به توپ وارد کرد و سرویسش رو زد.
امتیاز های پشت سرهمی بود که برای تیم جکسون به ثبت میرسید؛ مربی تیم مقابل با کلافگی و استرس تایم استراحت دومش رو برای تیمش درخواست کرد تا روند بازی تیم حریف رو به هم بزنه.جکسون با تمام انرژیش با بازیکن هاش حرف میزد باید به هر طریقی که میشد این بازی رو به نفع خودشون تموم میکردن.
صدای سوت داور، بازیکن های هر دو تیم رو به زمین برگردوند؛ تهیونگ نگاهی به تابلو امتیازات انداخت و پوزخندی زد.
تابلو امتیاز ۲۰ و ۱۶ رو نشون میداد و این یعنی اون ها قرار بود این ست رو هم از آن خودشون بکنن؛ حتی دو ست قبل رو هم برده بودن، حالا همشون کار رو تموم شده میدونستن؛ تهیونگ سرویس پرقدرتش رو زد و به زمین برگشت.اون سمت زمین بعد از چندین سرویس که همراه با امتیاز مستقیم برای تیم جکسون بود، بالاخره دریافتی شکل گرفت و توپ به پاسور تیم مقابل رسید تا پاسی برای بازیکن قدرتی تیم جکسون بفرسته؛ چانیول و چانگکیون که آماده دفاع بودن با پرش بلندی دست هاشون رو در راه توپ قرار دادن، بازیکن قدرتی تیم مقابل که میدونست آبشارش دفاع میشه توپ رو با ضربه ی محکمی به سرعت به سر انگشتهای دفاع کوبید، با این حرکت یونهو با چند گام خودش رو عقب کشید و توپ رو به جونگکوک رسوند، مینگی که میدونست پاس به خودش میرسه و باید تموم کننده این امتیاز باشه با پرش بلندی توپی که جونگکوک زیر دست هاش فرستاده بود رو با ضربه ی محکمی گوشه زمین حریف خوابوند؛ بعد از فرودش با داد بلندی خودش رو به جونگکوک رسوند، اون رو توی آغوشش کشید، مشغول به هم ریختن موهاش شد و لب زد:
_بابت پاس عالیت ممنون پسر.تهیونگ لبخند کمرنگی زد، خوشحال بود که جونگکوک تاثیر مثبتی روی بازیکنها و روحیهشون داره؛ بلافاصله پشت خط سرویس برگشت و توپ رو چند باری به زمین کوبید، با صدای سوت داور توپ رو بالا انداخت و سرویس قدرتمندی رو زد؛ اما به دلیل زدن سرویس های پیاپی و خستگی ای که به خاطر سه ست متوالی در تنش وجود داشت، تمرکزش رو از دست داد و توپ به تور برخورد کرد، زیر لب آهی کشید و با عذرخواهی از هم تیمیهاش به سمت جونگین رفت، دستش رو به کمر پسر کوبید و جاش رو با لیبروی تیم عوض کرد، با قدم های آرومی به سمت نیمکت رفت و کنار بازیکن های ذخیره نشست.
جونگکوک بلافاصله نگاهش رو به سمت پسر بزرگتر چرخوند و به نشونه ی بوسه لب هاش رو برای پسر غنچه کرد، تهیونگ هم در جواب نگاهی به اندام وسوسه انگیز پسر مو مشکی انداخت و متقابلا براش چشمک زد.
بعد از اینکه مربی تیم مقابل دوتا از بازیکنهای خودش رو تعویض کرد، داور سوت رو بین لب هاش گرفت و با دستش علامت داد تا سرویس زده بشه.
توپ با سرعت و قدرت زیادی به این سمت زمین رسید و بدون هیچ دریافتی، به طور مستقیم تبدیل به امتیاز شد.
YOU ARE READING
Jungle Ball | Vkook, Sope [Completed]
Fanfictionجمع کردن یک تیم والیبال به مربی گری جکسون وانگ، که از قضا دوتا از بازیکن هاش به طور اتفاقی گذشته ی خاصی باهم داشتن و این مسلما در روند برنامه هاشون تاثیر خواهد داشت. Name: Jungle Ball 🏐 Couple: Vkook, Sope Writer: Sequoia & Sylvie & Tony Genre: Sm...