☁️Happy 0/5 k voot☁️پارت آخر امشب🙃 برید حالش رو ببرید💗
☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️☁️
مادرش با نگرانی و اضطراب داخل اتاقش قدم میزد و تهیونگ با کلافگی از این همه تشویش مادرش مشغول پوشیدن لباسش بود که زرهی نازکی رویش ایجاد شده بود.
- مادر، چرا انقدر نگرانید؟ فقط یه شکار تفریحیه؟
ملکه به تندی در حال قدم رو رفتن داخل اتاق پسر بود.
- اگه حالت بد شه؟ اگه حیوون بهت حمله کنه؟ اگه...
تهیونگ با قدمهای بلند خودش را به مادرش میرساند و او را نیمه در آغوش میکشد.
- هیچ کدوم از این اگهها قرار نیست اتفاق بیفتن ملکه، حتی قرار نیست توی این شکار کسی به گرگش تبدیل بهش مادر. فقط برای تفریحه و اینکه هرکس مهارت تیراندازی خودش رو ارزیبای کنه، منم نیاز به تفریح و استراحت دارم. باشه مادر؟
ملکه دستش را روی گونهی پسرکش میگذارد و قطره اشکی میریزد.
- اما من نگرانتم شاهزادم!
تهیونگ بوسهای روی پیشانی مادرش میگذارد.
- لطفا نباشید، من تا قبل از شب به قصر برمیگردم و شما هم میفهمید که همهش فقط دل نگرانیای الکی بودن. باشه؟
ملکه با تردید سرش را تکان میدهد که تهیونگ با لبخندی برمیگردد و پشت به مادرش میایستد.
- میتونید بند زرهام رو ببندید مادر؟
ملکه با لبخند غمگینی مشغول بستن لباس پسرش میشود. چند دقیقهای بعد هر دو از اقامتگاه بیرون رفتهاند و زیر آسمان سپیده دم، سمت حیاط اصلی قصر میروند. جایی که قرار بود با امپراطور همگی از آنجا به جنگل نزدیک پایتخت بروند.
وقتی با ملکه و ندیمههایشان به آنجا رسیدند حدود سی سرباز و همراه با چند ژنرال و محافظ را دید. و البته برادرهایش و چهرهی فرمانده جئون را! که به طرز مسخرهای قلبش را به تپش انداخت.
- داروت پیشته پسرم؟
تهیونگ نگاهش را از جانگکوک گرفت و سرش را به نشانهی تایید تکان داد.
- اما ژنرال مین اینجا چیکار میکنن؟ به نظرتون ایشونم میان مادر؟
ژنرال مین برادر مادرش بود، مین یونگی! اما خب تهیونگ زیاد رابطهی نزدیکی با داییاش نداشت.
- آره من ازش خواستم تا بیاد و مراقب تو باشه.
- مادر!
- حرف نباشه تهیونگ! نمیتونم روت ریسک کنم.
تهیونگ با اعصابی خراب بدون زدن حرف دیگری از ملکه فاصله گرفت و سمت جمعیت رفت. ناخودآگاه کنار جانگکوک ایستاد و خب...باز هم نمیدانست چرا!
YOU ARE READING
☁️NEPHOPHILE☁️
Werewolf⚡تمام شده⚡ ☁️𝑵𝒆𝒑𝒉𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق ابرهاست)☁️ گول اول فیک و نخورید، خطر حمله قبلی بر اثر انگستی زیاد❌اگه خودآزاری دارید و مثل من میخواید قلبتون بیاد تو دهنتون از درد بخونیدش‼️ ☁️خلاصه: چند وقتی میشه برای آموزش آلفای ولیعهد《تهیونگ》، فرماند...