گایز ژانر امگاورس من اینطوریه که اگه یه الفا یه امگایی رو نشون کنه اون امگا تا زمان مرگ الفا جفتش میمونه
اطلاع داده باشم
................
باکوگو
بعد از این که مدارک و دادم بهشون گفتن باید اول مجوز ورود بگیرن و این داستانا
الان یه روز گذشته و هنوز زنگ نزدن
باید خودم برم اونجا
دلم برای ایزوکو تنگ شده
دوست دارم هر چه سریع تر ببینمش
که صدای زنگ گوشیم اومد
_الو
*آقای باکوگو ما داریم میریم شوتو تودوروکی رو دستگیر کنیم اگه میخواید شما هم میتونید حضور داشته باشید
_حتما حتما الان خودمو میرسونم
.
.
.
..
..
.
.
.
.
زنگ خونشونو زدم
پلیسا عقب ایستاده بودن و من جلو
در خونه رو یکی از خدمتکارا باز کرد
**ببخشید شما؟
که یکی از پلیسا که اومد جلو
++ما حکم بازداشت آقای شوتو تودوروکی را داریم ایشون الان خونه هستند؟
**بله خونه هستند میرم صداشون کنم
اگه این الان بره بهش خبر بده مطمئنا میره سمت دکو اخرین زهرشو میریزه
بخاطر همین سریع گفتم
_نیاز نیست خودمون صداش میکنیم
که خدمتکار از جلوی در خونه رفت کنار و من داخل شدم پشت سرمم پلیسا وارد شدن
++آقای باکوگو لطفا شما همینجا بمونید ما خودمون انجامش میدیم
_باشه باشه پس من میرم دنبال ایزوکو بگردم
اونا رفتن بالا من از همین پایین شروع کردم به گشتن
توی اولین اتاق نبود توی دومین اتاقم نبود
وارد سومین اتاق شدم که دیدم شوتو ایزوکو رو از پشت بغل کرد و هر جفتشون به من نگاه کردن
میدوریا
در باز شد و شوتو اومد داخل و در و پشتش بست
*خب خب انگار قراره امروز جفت یکی بشی
بهش نگاه کردم اون که نمیخواست منو نشون کنه نه؟!
*امگای برازنده‌ایی هستی اگه یکم نترس باشی
اومد نزدیکم دستشو گذاشت زیر چونم
*اگه نشونت کنم دیگه به درد کاتسوکی نمیخوری بنظرم بهترین کار همینه
دست و پاهام یخ کردن حتی نمیتونستم تکون بخورم
جفت شدن با همچین ادمی تا وقتی که بمیره
*میدونی نابود کردن زندگی کاتسوکی و خیلی دوست دارم الان هم پدرش قراره بی‌افته زندان هم امگاش جفت من میشه هم بعدش شاید مادرشو کشتم البته من خودم تو زندانم به یکی میگم انجانش بده
بنظرت میتونه زیر این همه درد زنده بمونه
+برای چی...برای چی انقدر باهاش بدی؟
*هیچ دلیلی براش ندارم
اون ادمیه که بنظرم خودکشی کردنش جذابه
+خواهش م..میکنم این کار و ن..نکن
*میدونی اونا اومدن منو دستگیر کنن اکه تو رو حداقل نشون کنم باکوگو بازم شکست خورده
اگه تورو بکشم بازم شکست خورده
اگه فرار کنم و تو رو هم با خودم ببرم بازم شکست خورده اما بنظرم گزینه اول بهترینه
منو بلند کرد میخواستم از دستش فرار کنم و تکون بخورم اما اون قوی بود غیر ممکن بود
اما یه لحضه دستش شل شد و من سریع رفتم سمت اتاق که اومد از پشت منو گرفت
*چه ایده خوبی دادی اینجوری راحت کارمو انجام میدم
دهنشو برد سمت گردنم که در باز شد
کسی که جلوی چشمام میدیدم و باور نمیکردم واقعیه
_ایزوکو
+کات..کاتسوکی
*به به ببین اینجا چی داریم
پس پلیسا رسیدن میدونستم اون دابی میخواد یه کاری کنه اما اینکه منو به دشمنم لو بده رو اصلا تصور نمیکردم افرین بهش
_ایزوکو رو ول کن
دندوناشو داشت روی هم فشار میداد معلوم بود کاتسوکی خیلی عصبانیه
*اگه ولش نکنم چیکار میکنی؟
_میکشمت هم تو هم اون جفتتو
*متاسفانه اونو هنوز جفت خودم نکرده بودم و اینکه خودم قبلا زحمتشو کشیدم و همینطور زحمت کشتن رفیقتو
پس اونا رو کشته
پس کسی که داشته با اون دختره حرف میزده رفیق کاتسوکی بوده
*تصمیمتو بگیر ایزوکو کدوم ور گردنتو نشون کنم؟
من دیگه حتی نمیتونستم تکون بخورم
*پس خودم انتخاب میکنم
_فکر کردی من میزارم
کاتسوکی اومد سمتم که همون لحظه سوراخ شدن پشت گوشمو احساس کردم
پارگیه گردنمو خونه داغشو
الان من جفت این شدم ؟
و دندوناشو از تو گردنم در اومد
درد میکرد میسوخت خیلی میسوخت گریم دراومد
*حالا میخوای چیکار کنی
منو ول کرد که افتادم رو زمین کاتسوکی اومد سمتم...
...........................
امیدوارم خوشتون بیاد😍💥
میدونم جای خوبی تموم کرم یاح یاح یاح😂👍
و بازم میدونم فیلم هندیش کردم😂😂
نظر و وت فراموش نشه💌★
YOU ARE READING
be with me
Fanfictionژانر:واقعا نمیدونم فقط اینو میدونم که امگاورسِ💔😂 موضوع ام تو پارت اول هست دیگه آخرشم سد اند نیست فکر کنم اصلا میبینید چقدر خوب فن فیکمو توضیح دادم👆😂 باکوxدکو من علاقه زیادی به این شیپ دارم پس نپرسید چرا دوباره از این مینویسی💙
