𝔼𝕝𝕖𝕧𝕖𝕟 𝕡𝕒𝕣𝕥 ☕︎

3.8K 323 29
                                    

فردا با حس کردن نور لای پلکاش چشماش رو باز کرد

به کنارش نگاه کرد

کسی نبود 
بیخیال یدفعه پرید و بلند شد
که درد ناجوری تو کمرش پیچید و جیغ بلندی کشید

یکدفعه افتاد رو زمین و شروع کرد به گریه کردن

_________

روی میل سلطنتیش نشسته بود و ایمیل ها رو چک میکرد که صدای جیغ بلندی شنید

گوشیش رو در آورد و کوک رو دید

سریع از جاش بلند شد و رفت طبقه بالا
در اتاق رو باز کرد و کوک رو دید که روی زمین پخش شده و مظلومانه داره گریه میکنه

سریع سمتش رفت و براید استایل بغلش کرد

+ ددی هق هق

_ شش آروم باش

+ چلا کملم دلد میتنه
کوک همه چیز رو از یاد برده بود

و ته از اعماق درونش احساس خجالت میکرد

با صدای بمی در گوش کوک گفت

_ خوب میشی بیب
لباشو به لاله گوش کوک چسبوند و مکی زد

لباش رو جدا کرد و صورتش رو به صورت کوک نزدیک کرد ...

لب هاش رو روی لب های کوک گذاشت و سرش رو کج کرد

زبونشو رو میخواست ببره داخل ولی کوک مقاومت میکرد

دستشو سمت سوراخ کوک برد و با یک دست مالشش داد

+ آههه
از فرصت استفاده کرد و زبونشو وارد دهن کوک کرد

جای جا یه دهنش رو با زبونش مزه میکرد

بعد از چندی با کم آوردن نفس ازش جدا شد

کوک با نگاه مظلومی بهش زل زد
_ اومم میخوای بری حمام

+ آله

_ آره
+ آله
_ آ....ر.‌‌‌‌‌...ه

+ آ...ل.‌‌...ه

_ باشه تو راست میگی
کوک لبخندی زد و دردش رو لحظه ای فراموش کرد

کوک رو برد توی حموم و وان رو پر کرد

کوک رو توی وان گذاشت و آروم سرش رو میشست

بعد از چند مین که حمام  کوک تموم شد

ته حوله تنپوشش رو تن کوک پیچوند و بغلش کرد و از حمام خارج شدن

کوک رو آروم روی تخت گذاشت و خشکش کرد
حوله رو باز کرد که کوک دستش رو روی دیکش گذاشت

ته خنده ای کرد و دستش رو برداشت

_ از من خجالت نکش بیبی بوی

لپ های کوک سرخ شده بود و این از دید ته دور نموند

با کسر کوک رو پاش کرد و شلوارک تا بالای زانوش 

یه هودی صورتی تنش کرد

_ بیبی

+ بله

_ نظرت چیه امروز بریم خرید

کوک به سرعت نشست که باعث دردش  شد

+ آییییی

ته کوک رو دراز کرد روی تخت
+ آرهههه ددیاااا

_ پس بعد از ظهر میریم هوم؟

کوک بدون اینکه روی خودش کنترلی داشته باشه بغل ته پرید و محکم لپشو بوسید

+ تو بهتلین ددی دنیایییی

بعد از آنالیز کردن کاری که کرده بود یکم خجالت کشید و دوباره نشست

ته کوتاه لب هاش رو بوسید

_ پس بعد از ظهر میریم خرید استراحت کن که اونجا لنگ نزنی

+ کوکو استلاحت میتنه

ته از اتاق بیرون رفت و  کوک روی تخت ولو شد ولی نمیدونست ته با اون دوربینها هر کاری که میکنه رو میبینه

_____________

های گایز

پارت 11 😊
امیدوارم خوشتون بیاد
ته هم داره با کوک خوب میشه ها 😁👌🏻

خب دیگه تا پارت دیگر بدرود 🥺😂

𝕃𝕚𝕥𝕥𝕝𝕖 𝕒𝕝𝕠𝕟𝕖 ☃︎Où les histoires vivent. Découvrez maintenant