*اگر مرگ را پایانی خوش نمی دانید پس پایان های خوش وجود ندارند . *
.......
این داستان هم مثل هزاران داستان دیگه ی توی دنیا به پایان رسید . خیلی دوست دارم بدونم از مه چیز این داستان خیلی خوشتون اومد؟
هدف اصلیم از نوشتن این قسمت پاسخبه سوال های احتمالیتون هست و خوشحال می شم اگه بخونید ( تیتر های سوال ها رو نوشتم ، نیازی نیست همه رو بخونید فقط چیز هایی که براتون سوال شده)
۱. در پایان داستان چه اتفاقی افتاد ؟
شاید بعضی جاهای داستان گنگ باشه پس‌یه توضیحی کلی می دم . در مجموع اینکه پیرمردی که در کلبه زندگی می کرد به لویی دروغ گفته بود . لیام در پی گشتن دنبال در وقتش رو از دست داد . نایل هم نجات یافت و لویی کشورش رو پس‌گرفت . نکته دیگه اینکه هیچ کس بجز دکتر نمی دونه که نایل مریضی داشته که خب چون خوب شده دیگه به کسی هم نمی گه
۲.ایا این کتاب ادامه خواهد داشت؟
من فکر می کنم که اصل مطلب رو گفتم و کتاب دوم فقط کش دادن مسئلست پس‌خیر
۳.ایا باز هم کتاب می‌نویسم؟
بله . صد در صد . منتظر باشید
۴. پیشنهاد کتاب ؟
می خوام سه تا کتاب بهتون معرفی کنم
اولیش
I'll save him
هست که کار یکی از دوستامه . قلمش‌بسیار قویه و ذهنش پر از ایده های خلاقانست .
https://my.w.tt/uKway8Mph6
دومیش هم کار خودشه
Our eyes
که پر از حرف ها تاثیر گذاره
https://my.w.tt/wnnEBEXph6
سومیش هم کار یکی دیگه از دوستامه
He was my brother
می خوام اسمش رو بزارم کتاب جادویی چون خیلی خوب کاری می کنه که با شخصیت ها همزاد پنداری کنی و هر لحظش رو حس کنی
https://my.w.tt/jfp10s4ph6
در اخر خیلی ممنون از همه کسایی که خوندند و حمایت کردند . قول می دم کتاب بعدی رو با پتانسیل بیشتری بیام
دوستون دارم
♡H
YOU ARE READING
World War I
Historical Fictionسرش را نزدیک می برد و پیشانی اش را می بوسد نمی داند چرا نمی تواند فریاد هایی در سرش را خاموش کند فریاد هایی که می گویند : این اخرین دیدار است #66 louistomlinson #45 harrystyles #54 liampayn
