chapter 69

298 30 2
                                    

قسمت 69      this is us
جاستین: میریم سراغ مرحله بعد😐
زین: آقا اجازه😎
جاستین: ها؟😐
زین: چه طرز حرف زدن با دانش آموزه مردتیکه.هاااان؟بخوابونم دهنت؟معلم باید بگه جانم😐
جاستین: جانم😐
زین: آقا اجآزه خشتکتون پارس من نمیتونم رو درس تمرکز کنم لطفا خشتک خود را تعویض بنمایید😎
جاستین دولا شد به خودش نگاه کرد😐
لویی: آقا اجازه؟الکی گفت خواستیم یکم خرت کنیم بخندیم😂
زین: 😂
جاستین:😡
لیام: حالا میفهمی من چی میکشم؟😐
هری: به جان خودم اگر شما دو تا پیس اف شیت نزارید من مخ زنی یاد بگیرم مختون رو از تو کاسه در میارم میدم زامبی ها بخورن😠
زین: اوه اوه آقا اجازه ادامه بده دوست عزيزمون ناراحت شد😂
جاستین: تو مرحله صدای خوب بودیم که دوست عزيزمون لویی جان ریدن به این قسمت😐
لویی: 😎
جاستین: مرحله بعد توانایی مخ زدنه
لویی: زرشششششک. خب عنتر اصلش همینه دیگه.همین توانایی ها رو باید بگی چین شاسگول😐
جاستین: اگر اجازه بدی همین قصد رو داشتم😐
لویی: البته من که بلدم منظورم به هری بدبخت بود😐
هری: تو خفه از طرف من حرف نزن😐
لویی: من اگه دیگه از تو بز دفاع کردم😐
هری: میدل فینگر زین رو میارم میکنم تو کونتا😡
زین: هوووی پا میدل فینگر من رو وسط نکش
هری: باشه میدل فینگر نایل
نایل: چی شده؟کی؟کجا؟چرا؟کسی منو صدا زد؟به خدا من فقط داشتم بازی میکردم😢
نایل گوشیشو گرفت بالا و انگری بردز رو نشون داد
هری: نه هیچی ادامه بده فقط ذکر و خیرت بود😐
نایل:😥
جاستین: اهممممم ادامه میدم😬
هری: بگو بگو😊
جاستین: اولین قدم اینه به دختره بگی چقدر تیپش خوبه😎بعد از رنگ و حالت موهاش تعریف کنی و ازش اسم عطرش رو بپرسی و بگی خیلی خوش بوئه
زین: چه مسخره😐همونطور که گفتم من یک چشمک میزنم دختره هم یک چشمک ميزنه سه سوته تو تختیم این ادا اطفارا چیه دیگه😐
جاستین: من دارم مدل مخ زنی با شخصیت ها رو توضیح میدم کاری با مدل مخ زنی بی شخصیت ها ندارم😐
زین: میام براتا😠
جاستین: خب بعد از اون بحث عادی رو پیش میکشی .درباره هوا یا سوال درباره اینکه مهمونی یا هر جایی که توش هستید چطوره.نباید یکهو برید سراغ سوال های شخصی دخترها سریع ناراحت میشن😎
هری: میشه اینا رو رو کاغذ برام بنویسی؟ سخته حفظ کردنش😐
جاستین: کم کم وارد مرحله سوال های شخصی میشیم.اینکه چند تا خواهر و برادر داره.کجا زندگی میکنه یا هر چیز دیگه😎
هری: بعدش میاد برم بکنیم همو؟😐
جاستین: هنو زوده😐
هری: کی به اون مرحله میرسه؟خسته شدم😐
لیام: جاستین چقدر تو با شخصیتی😀من همیشه فکر میکردم از لویی و زین عنتر تری😐
جاستین: قربان شما😎
هری: من یک فکری دارم😎
لیام: خدایا به خیر بگذرون😐

🆔THIS is US🆔Where stories live. Discover now