chapter 16

605 58 2
                                    

قسمت شونزدهم  this is us
پسرا توی ماشین نشستند
لویی اخم کرده بود و توی صندلی فرو رفته بود
لیام: خب حالا یک بچه چسو یک چیز گفت تو باور نکن😐
لویی: این یعنی انقدر ضایس که اون بچه چسو هم تونست ببینش میفهمی؟؟؟😞
لیام: الان لو کوتاهش میکنه مثل روز اول میشه
لویی:😡
زین کلش رو از تو گوشی بیرون آورد : اااا هری اون عکسی دیشب ازت گذاشتم اینستاگرام یک میلیون لایک خورده😃
هری: یعنی یک میلیون آدم من رو اون شکلی دیدن؟😯
زین: باید کامنت ها رو بخونی فقط😂
هری: تو یک ک*سکشی😐 آبروم جلو یک میلیون آدم رفد😢
نایل: تازه یک میلیون نیست فقط من دیدم تو پیج های اخبار توییتر عکست رو گذاشتن زیرش عکسی از هری استایلز که میلیون ها دختر رو روانه بیمارستان و حتی تیمارستان کرد😂
هری: زین تکرار میکنم ازت متنفرم😐
زین مشغول خوندن چند تا از کامنت ها شد :
SHIT HARRY DONT DO THIS TO ME
زین صداشو دخترونه کرد و بعدی رو خوند
YOU HOT AS FUCK BABE
نایل:😂
هری: زهرمار چرا میخندی؟
نایل: بهت گفت هات😂😂
هری: خنده داره؟😐
نایل : آره دیگه جک خنده داری بود😂😂
هری:😐
زین ادامه داد:
FUCK ME HARRY
لویی: هری دختر از آسمون برات افتاد بچسبش😊
زین: تازه خوشگل هم هست قبول کن درخواستشو😃
هری:😐😐😐
نایل: زین ادامه بده😂
زین:
my sister just died
لیام:😐
نایل: هری آدم کش😱
هری: به من چه تقصیر زینه😐
زین: اوه اینو باش😂
I miss you babe. please come back here soon
نایل: الان با کی بود؟😯
زین: هری😎
نایل: هرولد تو دوست دختر مخفی داشتی به من نگفتی؟😱
هری: دوست دختر کیلو چنده یارو تعطیل بوده😐
نابل: اخیش😧
لویی: زین ادامه نده حالم بد شد انقدر قربون صدقه این امل رفتن😐
هری: امل خودتی خیارشور 😐
نایل: یاد املت با خیارشور افتادم گشنم شد😍
لیام:😐😐
زین: تو که دو ساعت پیش مثل خر خوردی😐
نایل: تخلیه شد اونا 😐
هری: من که ندیدم دستشویی رفته باشی😐
لیام: خداوندگارا؟ من دارم تاوان کدامین گناهم رو پس میدهم که با این ها من رو یک جا انداختی؟
لویی: از خداتم باشه آدم به باحالی ما دیگه گیر نمیاری😐
لیام: خدایا من را ببخش و بيامرز زودتر هم من رو از دست این قوم تاتار نجات بده
ماشین ایستاد و پسرها پیاده شدند
.

🆔THIS is US🆔Where stories live. Discover now