chapter 68

323 34 0
                                    

قسمت 68      this is us
جاستین: یا اسلقدوس😨
جاستین در حال فرار
هری کشیدن از پشت یقه
جاستین پخش زمین
لیام دوباره در حال رفتن به عملیات جداسازی
لویی در حال نگا و خر ذوق :|
نایل در هنگ
جاستین در حال دست و پا
هری پرشی عظیم و یکهویی روی جاستین
جاستین فلج میشود =|
هری به زندان میرود
د اند :| (the end)
عاقا اعلام میکنن این نبود.
الان همه نویسنده خوشگلشون رو خفه میکنن :|
برمیگردیم سر روند گیس و گیس کشی
جاستین: ولم کن غول بیابونی😱
هری: سوسکمار فکر کردی میتونی با دوست های من در بیوفتی؟هان؟؟😠
لویی پای جاستین رو میگیره
لویی: بگو غلط کردم😎
جاستین: غلط کردم😢
لویی: بگو دیگه تکرار نميشه لویی جوووون😎
جاستین: دیگه تکرار نمیشه😨
لویی: لویی جووووون😐
جاستین: لویی جووووون😨
لویی: کامل بگو😐
جاستین: دیگه تکرار نميشه لویی جوووون
لویی: بگو من گه بخورم دیگه اینکارا رو بکنم😎
جاستین: آقا تمام فحش های عالم تو فرق سر من.من شکر خوردم گه خوردم همه چی خوردم😨
لویی: ازت گذشتم.ولش کن هری😎
هری در حال بلند شدن از روی جاستین
در باز شد و زین وارد میشود
زین: دعوا دارید میکنید؟😦آیییی نفس کش اومدمممم😠
هری: نه تموم شد خودتو درگیر نکن😐
زین: دیر رسیدم؟ لعنتی😐
هری: آره ایشاله سری بعد😐
زین: دعوا کی با کی بود؟😞
نایل: هری و جاستین😢
زین: اعععععع😡دعوا به این مهمی با این خشتک پاره رو از دست دادم؟دعوا با خشتک پارهههه؟؟؟؟غلط کردین بدون من عشق و حال میکنید😠😠
لویی: یک خصومتی بود یک دفعه به وجود اومد وقت نشد صدات کنیم😐
زین: من دیگه نمیرم بیرون میشینم دعوا شد آماده باشم😎
جاستین: به خدا این دو تا تو اتاق باشن من دیگه درس نمیدم😢
اشاره به لویی و زین
زین تو حلق جاس رف : جون داش؟ (لحن این لاتا)
جاستین: گفتم بدون شما زیبا رویان هرگز درس نخواهم داد😨
زین: خوبه😎
لویی:😎
هری: ریدم به همتون😒ما یک مخ زنی خواستیم راه بندازیم شما ها خرابش کردید.اصلا هر چهارتاتون مایه دردسر تو زندگی منین😐
لیام: من مایه دردسر تو زندگی توام؟ هاها من مایه دردسر تو زندگی اینم😐خدایا قیامت کی میرسه؟ميشه زودتر برسه؟😤
هری: حالا اون نه شما سه تا😐
نایل: من؟؟هارولدم؟مننننن؟من که جیک و جیک میکنم برات؟😯
هری: نه تو ام نه همین دو تا 😒
لویی: من؟😎من که هات و سک*سیم😎من که خیلی جیگرم؟ایا من؟😎
هری: خفه شو 😐بله تو و اون انگل جامعه زین😐
زین: فدات شم خیلی حس خوبیه وقتی ازت بد میگن و ازت متنفرن😎
هری:😐
زین: آدم حس قدرت بهش دست میده😎
لویی:😎
زین: لویی...بهت افدخار میکنم مثل خودم بیشعوری😎
لویی: منم بهت افدخار میکنم مثل خودم عنتری بیش نیستیی😎

🆔THIS is US🆔Where stories live. Discover now