chapter 49

383 34 7
                                    

قسمت چهل و نه   this is us
جاستین:😮
نایل:😍
هری:😐
لیام:😐
زین:😐
لویی:😐
لیام:سلام خوبی؟
جاستین: دارید حموم میکنید؟😮
زین: آره داداش میخوایم هری رو بندازیم تو چاه توالت شسته بشه😐
جاستین: جا میشه؟😞
لویی: هان؟
جاستین: هری گندس که جا نمیشه😟
زین: ...
لویی: ...
هری:😐
لیام: الان جدی گرفتی؟😐
جاستین: مگه جدی نگفتید؟😐
هری: جان من جدی گرفتی؟😐
جاستین: من از کجا بدونم شما شوخی میکنید یا جدی میگید😒
لویی: معرفی میکنم جاستین بیبر،یک عدد خل تر  از نایل😐
نایل: ای جان😍
جاستین:😊
زین: جاسم جان شما تو دستشویی چیکار میکنی؟
جاستین: جواد جان ملت تو دستشویی به گمانم میرینن😐
زین: دهنت سرویس مردتیکه جواد عمته😐
جاستین: جاسم هم خالته😐
لویی: برو برین مزاحم بحث ما نشو😐
جاستین: میشه منم تو بحثتون شرکت کنم؟
نایل: آرهههههه😍
لویی: نخیر نميشه بحث خانوادگیه😐
جاستین: تو رو خدا😢
زین: گمشو برو برین رو مخ من نرو😐
جاستین: بی شخصیت عوضی😑
جاستین رفت تو یکی از دستشویی ها
لیام: خب برمیگردیم سر تو هری😐
هری: ای جان انقدر خوشم مياد مرکز توجه میشم😊
لویی: بپوش لباساتو عنتر😐
زین لباسا هری رو برداشت و پرت کرد تو صورتش
زین: از این به بعد  یکی با جنبشو پیدا کن دختره خیلی بی جنبه بود😐
جاستین از تو دستشویی: اییییییی پس بگو چرا لخت بود 😱
زین: تو رو ریدنت تمرکز کن بچه😐
جاستین: خاک تو سرت هری😐
نایل: بیاااا جاس هم فهمید .خاک تو سرت😐
هری: هم تو هم تو اون تو خفه شید😐
جاستین از در دستشویی اومد بیرون : ببین هری از این به بعد بیا پیش من از سوابق درخشان من استفاده کن
هری: اااا؟؟؟جون ما؟
جاستین: آره.بهت یاد میدم  که نه سیخ بسوزه نه کباب😊
هری: قربون داداش😍
نایل: به منم یاد میدی؟😍
لویی: لازم نکرده برای تو زوده😐
نایل: تو یکی خفه شو تا نکشتمت😐
جاستین: به همتون یاد میدم😊
زین: بابا بچه سوسول من خودم این کارم لازم نیست تو یکی فنگلی به من یاد بدی😎
جاستین: خب به تو یاد نمیدم ته پام😐
زین: بیا برو تو ک*و*ن*م😐
جاستین: جا نمیشم  تنگه😐
زین: جا باز میکنه😐
لویی: جاس منظورت از سوابق زیاد سلناس؟😐
جاستین: نخیر من باهزار نفر بودم😎
هری: والا تا جایی من میدونم تو فقط سلنا رو داشتی😐
جاستین: نخیر فکر کردی😎
نایل: عوضی پس بگو چرا سلنا باهات بهم زد بهش خیانت میکردی😐
جاستین: خیانت نیست عشق و حاله😎
نایل: حالم ازت بهم خورد مرده شور برده من رو بگو آیدلم بودی😐
جاستین:😐
هری: این رو ولش کن بیا بریم به من یاد بده چطوری؟😐
جاستین: باید کلاس بیای😎
هری: بمیر بابا😐

🆔THIS is US🆔Kde žijí příběhy. Začni objevovat