Perfect Disaster (Z.M)

Part 23 - باهاش کنار بیا

Song: Love Game - Lady Gaga

#PRFdisaster Part 23

"این کاری نیست که انجام نشه زین!"

جیسون با تحکم گفت و زین به فکر فرو رفت

لیام پشت میز جیسون توی دفتر نشسته بود و زین و جیسون رو به روش روی صندلی های چرمی جیر جیر کنان نشسته بودن..

لیام پین دست هاشو توی هم گره زده بود و با دقت دوتاشونو نگاه می کرد.

_می دونم شدنیه.. ولی این واقعا احمقانه است.

جیسون آه کشید و سمت دوستش برگشت و گفت:
"می شه راضیش کنی لی؟"

لیام دوتا دستاش رو توی موهاش برد و بعد از اینکه کلافه صافشون کرد یه دستش رو روی دسته صندلیش و دست دیگه اش رو زیر چونه خوش فرمش گذاشت.
با چشم های قهوه ایش به زین چشم دوخت و گفت:

- جون اون هوران راضی شو! این تنها راهه.

"الان این تمام سعی ات بود لیام؟"

لیام توی همون پوزیشن در جواب قاطعانه گفت:
- آره!

زین هم دقیقا مثل لیام وایساد تا حرصشو دراره.
_من دارم می‌‌گم راه های دیگه ای به جز مردن هم هست.

جیسون که از دست زین عصبانی بود با مشت زد به دسته صندلی و گفت:

"مگه تو امروز اون نگهبان رو کشتی راه های دیگه ای هم نداشتی؟ ولی انجام ندادی و ترجیح دادی بکشیش. پس زر زر نکن مالیک! لطفا.. اون باید به خاطر کاری که با من کرد و کاری که داره با تو می کنه تنبیه بشه..."

_اصلا شما ها چرا دارید به من کمک می کنید؟

پین خودکارشو سمت زین گرفت و گفت:

- هی بچه! اون اگر توی این دنیا باشه سر هر کسی کلاه می ذاره.. اون یه آدم اضافیه... از جیسون پول بالا کشیده.. تو رو برده خودش کرده.. تازه جیسون چون باهاشون سر و کار داشته فهمیده که می خواسته شرکت منم از دستم دراره. ولی من نذاشتم. پس اون یه آدم اضافی و عوضیه که باید بمیره.. برای همینم شما دو تا رو متحد کردم. شما ها تنها کسایی هستید که می تونید این کارو انجام بدید.

لیام یک نفس این ها رو گفت و بلند شد.

- روز خوش آقایون.

و از در بیرون رفت.

زین سمت جیسون برگشت،

_لعنت بهت.

"نظر لطفته!"
--------

زین دنبال یه راه می گشت تا رجینا رو ببینه و بفهمه باهاش چند چنده.

نایل دستشو لای موهای بورش کشید و گفت:

"می تونی بری زیر پنجره اتاقش؟"

زین با اخم بهش نگاه کرد
_فیلم هندی زیاد دیدی نه داداش؟