"15"

1.8K 240 98
                                    

وقتی صدای جیغ تهیونگ بلند شد یونگی آب دهنش رو قورت داد و به طبقه بالا خیره موند.

اون دوتا داشتن سکس میکردن؟؟
اون عوضی داشت با پسر کوچولوش سکس میکرد؟؟

عصبی از جاش بلند شد که بره و یقه جئون رو بگیره و و وضعیت رو عوض کنه و خودش کوک رو بکنه ولی وسط راه یقه اش گرفتار دستی شد و به بالا کشیده شد.

با اخم به اون سنجاب که از خودش قد بلندتر و هیکلی تر بود خیره شد.
به چه جرعتی بلندش کرده بود؟

تو هوا دست و پا زد و تقلا میکرد که خودش رو از دست اون عوضی آزاد کنه ولی اون؟
اون زورش خیلی بیشتر از یونگی بود....

؛ عوضی منو بزار زمین اههه ولم کن همین حالا.

هوسوک لبخندی به چموش بازیای گربه اش زد و براید استایل بغلش کرد و به سمت در رفت و رو به نامجین گفت:
*آقایون بهتره تا وقتی که کارشون تموم میشه از اینجا رفته باشید وگرنه فکر نکنم به دست جونگکوک زنده باشید.

و به سمت ماشینش حرکت کرد تا دو کلمه با اون گربه وحشی نما صحبت کنه.

نامجون پوزخندی به جینی که به سمت در میرفت زد و دستش رو دور گردنش انداخت و در گوشش پچ زد.
&عام می‌خوام باهم صحبت کنیم.

جین عصبی چشم غره ای به نامجون رفت و کفشش رو لگد کرد.
»خفه شو تا نکردمت کیم.

نامجون پوزخندی زد و گونه جین رو طولانی بوسید و به سمت در فرار کرد.
& چشم خانوم کیم.

جین مسخ شده به روبه روش خیره شد و بعد گذشت چند ثانیه لبخندی زد و دستش رو روی گونه اش گذاشت و به دنبال نامجون افتاد.

_پسر من؟
دردونه من؟
کوچولوی من؟
نمیخوای حرف بزنی باهام ؟

تهیونگ لج کرده پشتش رو به جئون کرد و شیرتوت فرنگیش رو نوشید.

امشب قرار بود هیونگ هاش به خونشون بیان تا برای نقشه ای که دیروز نتونستن بکشن فکری کنن ولی تهیونگ؟

اون فسقلی هنوزم باهاش قهر بود و هیچ حرفی نمی‌زد.
عصبی پوفی کشید و پاشو روی پاش انداخت و چشم غره ای به تهیونگ رفت که سیلی رو تحویل گرفت!

+ پرو شدی به من چشم غره میری ارهه؟؟
دیشب کی بهت داد بدبخت؟؟؟

جونگکوک دستش رو روی گونه اش گذاشته بود و با تعجب به تهیونگ نگاه میکرد.
نمیدونست چی شد ولی خشمش فوران کرده بود و الان تهیونگ با چشم های اشکی بهش نگاه میکرد.

_ارکیدم... ببخشید نفهمیدم چی شد اصلا متوجه نشدم عصبیم کرد خوشگلم...

تهیونگ مظلوم سرش رو پایین انداخت و به جئون رو نداد و به میز مقابلش خیره شد.

نیم ساعت گذشته بود و همه دور هم جمع شده بودن و ولی صحبتی انجام نمیشد چون تهیونگ اروم یه گوشه نشسته بود و جئون نازش رو میکشید.

"𝖶𝖧𝖨𝖳𝖤 𝖮𝖱𝖢𝖧𝖨𝖣"Where stories live. Discover now