"14"

1.9K 248 191
                                    

جئون پوزخندی زد و به پسر ریزه میزه اش گفت:
_هوم....پسرم می‌تونه یکم با کوکیش بازی کنه؟

تهیونگ خمار به لب های جئون نگاهی کرد و بعد لیسی روی لب های خودش کشید.
+چ...چی بازی ؟

جئون پوزخندی زد و پسر رو با یه دست بلند کرد و روی تخت انداخت.
_ یه بازی خوب...یه بازی خیلی خوب.

تهیونگ ترس کل وجودش رو برداشت آب دهنی قورت داد و با مشت های کوچکش به ملافه های روی تخت چنگ زد و با عجز کوکیش رو صدا زد.
+گوگی....

لحنش لوس تر شده بود و این باعث بیدار شدن خوی وحشی و مراقبگر جئون میشد....
با لحن خمار و بمی گفت:
_جون گوگی فرشته گوگی چی میخوای ؟

تهیونگ هقی زد و باز به چشم های جئون خیره شد.
+ ته ته می...می‌ترسه...
_مگه گوگی پیش ته ته نیست ؟پس از چی می‌ترسه هوم؟
مگه مردم بزارم پسرم درد بکشه ؟

تهیونگ چیزی نگفت ، در واقع وقت نکرد چون جئون دست های سرکشش رو به سمت هودی قرمز رنگ تهیونگ برده بود و درش میآورد.

بعد از اینکه هودی پسرکش رو در آورد متوجه ترس اون وروجک شد پوزخندی زد و اروم لب هاشو روی لب های پسرش گذاشت.

اروم می‌بوسید و میمکید و سعی میکرد با نوازش هاش حس امنیت رو به پسر وارد کنه.
اروم دستش رو به سمت شلوار بگ پسر برد و سرش رو داخل گردن پسر کرد.

آروم آروم دکمه و زیپ شلوار پسر رو باز کرد و توی گردنش زمزمه کرد:
_ خوشگل من... میخوای کل بدنتو نقاشی کنم؟

تهیونگ گیج به سقف زل زده بود.
منظور کوکیش از این حرف چی بود؟
با صدای گرفته میخواست از کوکیش توضیح بخواد که با گاز گرفته شدن گردنش جیغ بلندی کشید و بی قرار زیر جئون وول خورد.

کوک لبخندی زد و همچنان که مشغول مارک کردن ارکیدش بود به سرعت شلوارش رو پایین کشید که باعث هیس گفتن پسر شد.

اگر حتی یک درصد هم به اولین بار پسر شک میکرد با این ری اکشن هایی که میدید مطمعن شده بود که اولینش برای خودشه..
این پسر تمام و کمال مال خودش بود!

وقتی مطمعن شد که روی گردن تهیونگ جای خالی نزاشته بلند شد و پاهای عضلانیش رو دو طرف پسر گذاشت و تیشرتش رو در آورد و باعث خیره شدن تهیونگ به عضلاتش شد.

تهیونگ ال دهنش رو قورت داد و دستش رو روی هشت پک های جئون کشید و خنده ذوق زده ای کرد.
خودش شکم کوچولو و نرمی داشت ولی جئون خوب اون شکم رو ساخته بود.

جونگکوک لبخندی زد و مشغول درآوردن شلوارش شد و اجاره داد پسرش سرگرم باشه تا کمتر بترسه.

وقتی باکسرش رو درآورد سمت پسرش چرخید که چشم هاش رو گرفته بود و از خجالت پشتش رو به جئون کرده بود و ویو فوق العاده ای رو در دسترس جئون گذاشته بود!

"𝖶𝖧𝖨𝖳𝖤 𝖮𝖱𝖢𝖧𝖨𝖣"Where stories live. Discover now