• 8 •

143 23 33
                                        


____

- چی می‌شه اگر هیچکس منتظرت نباشه تا برگردی؟!

- مسئله انتظار نیست.
آدم‌ها به دور از تنهایی نیاز دارن در قلب کسانی جا داشته باشن.
اگر قلب کسی خونه‌ی تو نباشه، هیچ وقت معنی درست زندگی کردن و احساس خوب رو پیدا نمی‌کنی.

- پس خونه‌ی حقیقی انسان در قلب آدم‌هاییه که دوستش دارن.

____

18 years ago

را- چی؟! بیخیال مرد فقط یه ماه طول می‌کشه تا دست و پام خوب بشه و گچش و باز کنم.
دکتره گفته قراره حتی از قبلشم بهتر کار کنه!
فقط صبر کنین چون به زودی قراره برگردم‌ و دهن همتون و به فاک بدم!

لئو دست به کمر و با ابروهای در هم بالا سر راجر که روبه‌روی کاناپه‌ی جلوی تلوزیون پهن شده بود و با فرد پشت تلفن بحث می‌کرد ایستاده بود.
نیم ساعتی می‌شد که داشت صحبت می‌کرد و بالاخره بعد از این همه مدت، مکالمه‌ی خسته کننده‌ش رو با جمله‌ی "به امید دیدار" قطع و تلفن رو روی میز جلوییش پرت کرد؛

چشم‌هاش که به لئو افتاد لبخندی زد و کنار رفت تا براش روی کاناپه جا باز کنه.

را- اوه هی!
تو از کی اینجا وایسادی؟

لئو چشم غره‌ی بزرگی بهش رفت و کنارش نشست.
با آرنج به شکم اون پسر کوبید و به حد زیادی سعی کرد ضربه‌‌اش آروم باشه.
دنده‌های راجر به خاطر تصادف سختی که داشت آسیب دیده بودند و نباید بهشون فشار وارد می‌شد.

ل- خیلی وقته ولی اصلا متوجه نشدی‌.
تو دیوونه‌ای؟
هنوز دست و پات توی گچه و برای مسابقه‌های دیگه برنامه ریزی می‌کنی؟!

راجر با بی‌خیالی شونه‌هاش و بالا انداخت و سرش و روی شونه‌ی لئو گذاشت.

را- به این‌ زودی ازم خسته شدی؟

لئو نفسش رو کلافه بیرون فرستاد و دست‌هاش و دور شونه‌های پسر بزرگتر حلقه کرد.

ل- می‌دونی منظورم چیه پس خودت و به اون راه نزن
باید یه کم به زندگیت سر‌ و سامون بدی مگه نه؟!
تو فوق‌العاده‌ای، جدی می‌گم!
چرا هیچ وقت نخواستی از استعدادی که داری یه جور دیگه بهره ببری؟
این همه بی‌خیالی هم دیگه زیادیه!

راجر عقب کشید و به صورت لئو که موهای جدید و بلند شده‌اش به طرز عجیبی زیباترش کرده بودند زل زد؛
باید بهش می‌گفت که کوتاهشون نکنه.
این تارهای ابریشمی که از بین انگشت‌هاش سر می‌خوردند به سرگرمی جدید و مورد علاقه‌اش تبدیل شده بودند.

را- تو فکر می‌کنی من یه آدم بی بند و بارم که هیچ هدفی رو توی زندگیش دنبال نمی‌کنه؟
انقدر احمق به نظر می‌رسم؟

لئو از لحن تند پسر متعجب نشد؛
این موضوع تازگی نداشت و هر بار که بحثش پیش می‌اومد راجر همینطور گارد می‌گرفت.

Depend on it Where stories live. Discover now