Lady Lazarus (After Part)

102 19 19
                                    

سلام عزیزانم. امیدوارم خوب و پاینده باشید.

بعد از چندین و چندماه دلیبال رو برگردوندم پیش شما با یه افترپارت کوتاه و البته جنجالی. امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا نظراتتون رو از من دریغ نکنید.

من هیچوقت احساس نکردم که برای دلیبال پایان تلخ یا بی‌منطقی رو نوشته باشم. هر چند که اون پایان کافی و حتی کامل هم نبود. اما انقدر که ازش شکوِه و شکایت شنیدم که این افترپارت در نهایت به امروز موکول شد.

امیدوارم که بتونه نظرتون رو تغییر بده. از اول هم گفتم که این داستان حتی میتونه اقتباسی از فیلم Gone Girl 2014 باشه. پس اون پایان بی شک نمیتونست پایان دلخواه و کامل من باشه.

امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا داستان‌های جدید من رو بخونید و حمایت کنید😘💛

Song: I did something bad by Taylor Swift

I never trust a narcissist
هيچ وقت به آدمای خودخواه اعتماد نمی کنم

But they love me
ولی اونا دوستم دارن

So I play ′em like a violin
پس من با اونا مثل یه ویولن بازی میکنم

And I make it look, oh, so easy
و کاری میکنم به نظر برسه، اوه، که خیلی آسونه

‘Cause for every lie I tell them
چون به ازای هر دروغی که بهشون میگم

They tell me three
اونا سه تا دروغ بهم میگن

This is how the world works
کار دنیا همینجوری پیش میره

Now all he thinks about is me
الان تنها چیزی که اون بهش فکر میکنه منم

I can feel the flames on my skin
میتونم شعله ها رو روی پوستم احساس کنم

Crimson red paint on my lips
رنگ قرمز غلیظی رو لب هام کشیده میشه

If a man talks s–t, then I owe him nothing
اگه يه مرد مزخرف بگه، پس من هیچی بهش بدهکار نیستم

I don′t regret it one bit, ’cause he had it comin’
من از این پیشمون نیستم،چون اون داشت میومد

They say I did something bad
اونا میگن که کارِ بدی کردم

Then why′s it feel so good?
پس چرا احساس خوبی دارم؟

They say I did something bad
اونا میگن که کارِ بدی کردم

Then why′s it feel so good?
پس چرا احساس خوبی دارم؟

Most fun I ever had
بهترین لذتی بود که تا حالا داشتم

And I’d do it over and over
و من اون کارو بارها و بارها انجام خواهم داد

And over again if I could
بعدش هم اگه تونستم، بازم دوباره انجامش میدم

It just felt so good, good
اون فقط یه حس خیلی خوبی داشت، خوب

I never trust a playboy
من هیچوقت به یه پلی بويی (یه نوع مجله) اعتماد نمیکنم

But they love me
ولی اونا دوستم دارن

Delibal [Z,M]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang