Part 25 "Fucking Concept!"

1.2K 252 121
                                    


ته نگران صداش زد:
_ یون...

یونگی از زیر میز دستش رو گرفت و با اطمینان فشرد.

_ همون کسی که توی فکرته... همون زن... اولین رابطه و اولین عشق جونگ کوک بوده.

مردمک چشمای جیمین لرزید.
نفر دوم بودن... همون چیزی که هممون از بچگی ازش میترسیدیم...

نفسی گرفت تا وا نده:
_ خب؟...
_ سه جین و جونگ کوک عاشق همدیگه بودن... شایدم تنها فرد صادق اون رابطه جونگ کوک بود... کوک پاش رو کرد توی یه کفش و بالاخره موفق شد خانوادش رو برای ازدواج راضی کنه... اون موقع کوک تازه شرکتش رو تاسیس کرده بود و زیادی مطرح نبود.

با یادآوری خاطرات آهی کشید:
_ بعد دو سال دوستی و چند ماه نامزدی، وقتی جونگ کوک برای یه سفر کاری میخواد بره فرانسه، توی فرودگاخ یادش میوفته چیزی رو جا گذاشته... برمیگرده خونه، اون موقع سه جین هم باهاش زندگی می‌کرد... اما... کوک چیزی رو میبینه که سال ها به یه مرده متحرک تبدیلش میکنه...

جیمین مشتاق و در عین حال نگران، خودش رو جلو کشید.

_ جونگ کوک سه جین رو با دشمنش روی تخت میبینه... اون موقع شرکت جانگ کیونگ سوک یکی از بزرگ‌ترین تولید کننده ها بود و تمام تلاشش رو می‌کرد تا جونگ کوک و شرکتش رو زمین بزنه... گه البته موفقم شد...

سر بالا آورد و به چشم های بهت زده جیمین خیره شد:
_ جونگ کوک تا مدت ها تحت نظر دکتر بود، خیلی سخت به خودش اومد، البته قسم خورد دیگه عاشق نشه... اما این آخری... نتونست.

' قسم خورد عاشق نشه... اما نتونست... بخاطر من؟!'

لبخند کمرنگی زد و دستش رو زیر چونه‌ش زد:
_ راستی هیونگ... کوکی گفت درمورد کانسپت عکسا باهات صحبت کنم.

یونگی زیتون رو با دندون از چنگال جدا کرد و سری تکون داد:
_ اوهوم، بعد صبحانه یه صحبت کوچیکی ازشون می‌کنیم، ولی باید دوشنبه بیای شرکت که حضورا با همه چیز آشنا بشی.

تهیونگ با ذوق دستاش رو به همدیگه کوبید:
_ یعنی قراره عکسا دونسنگم رو روی مجله ببینم؟... خدای من!

یونگی آه خفه ای کشید و دوباره مشغول شد.
' آره عزیزم، کنارشم قراره پاره شدن دوست پسرت توسط جونگ کوک رو ببینی...'

***

دوازدهم جولای ۲۰۲۱

شرکت Beauty Plant • سئول

_ یجی شی، بازم چیزی مونده؟

یجی با این حرف رئیسش، آیپدش رو چک کرد و با لبخند گفت:
_ خیر قربان.

جونگ کوک نفس راحتی کشید و از جا پاشد.
درحالی که کتش رو از چوب لباسی مخصوصش برمی‌داشت گفت:
_ هرکی باهام کار داشت بگو نیستم، امروز یکم زودتر میرم...

The Price Of Love (KookMin)Where stories live. Discover now