Chapter 00

112 13 0
                                    

INTRODUCTION

LEGENDS ARE BORN FROM ORDINARY EVENTS , AND YOU…
YOU ARE INVITED TO READ THE STORY OF THIS LEGEND..
NOPRATIS.. LAND OF SECRETS..

این متن مقدمه ای بر رمان نوپراتیس و با هدف آشنایی شما با فضای این داستان است.

نوپراتیس اسم یکی از قلمروهای بزرگ زمین در این داستان است که از وسط این قلمرو، رود تیبِلت عبور میکند.. نوپراتیس بخش های مختلف استانی و ایالتی داره و پایتخت این قلمرو، شهر آفادِرو هست. دیگر قلمرو های زمین:
هفرلین
آواپرا
سگاتیمو
شانجوک
تی وایور
لادیِگور

به عبارتی زمین هفت قلمروی بزرگ داره و در شمال و جنوب و میانه ی استوا دریاهایی هستند که از اقیانوس منشعب شدند .. خشکی ها متمرکز نیستن و به صورت متوازن در زمین پخش شدن.. جریان این داستان در حدود سال های 4900 به بعده.. اتفاقات مختلفی در زمین رخ داده.. علم در حد غیر قابل تصوری پیشرفت کرده.. جوری که بعد از یه سری جنگ های روی زمین و بین سیارات، زمین به این شکل رسیده.. مردم زمین و چند سیاره در نقاطی از کهکشان با هم تعامل دارن و هر شخص ماهیت های متفاوتی داره.. گونه های جانوری فراتر از انسان ها هستند.. قوانینی وضع شده که حقوق همه با هم مساویه و انجمن بزرگی توسط هفت قلمرو ایجاد شده که از زمین و منافعش در کهکشان، محافظت میکنه. اسم این انجمن وانسا عه و اعضای وانسا، تابعیت بین المللی دارن و میتونن در هر نقطه از جهان زندگی و فعالیت کنند. در کنار این شرایط، باید ماموریت هایی رو انجام بدن و با این ماموریت ها و امتیازات، جایگاه گونه اشون رو در رتبه بندی، بهبود میبخشن.. یعنی همه تلاش میکنن که جایگاه های اول تا دهم رو تصاحب کنن..
با اینکه حقوق مساوی برقراره اما داستان اصالت و اشراف زادگی وجود داره و امتیازی به افراد میده تا زندگی بهتر و شرایط خوب تری داشته باشند. و جالبه بدونید تمام گونه ها، یک قدرتمنحصر به فرد و یک قدرت مختص گونه اشون رو دارند که بهشون کمک میکنه نقاط قوت و ضعفی داشته باشند. جامعه در این عصر، خیلی نظام مند پیش میره اما ویژگی های روحی و روانی، رفتار ها و موارد اخلاقی همچنان در جریانه و برخی رسومات حذف و برخی رسومات به زندگی بشریت اضافه شده.. شما در این داستان با چیز های خیلی عجیبی روبرو نمیشید چرا که توضیحشون به گونه ای که برای تک تک خواننده ها قابل درک باشه، آسون نیست. الگوی این داستان نه به سبک داستان های امگاورس هست نه به سبک داستان های روتین و نه صرفا علمی تخیلی..
شما در این داستان با برخی موارد که شاید شنیده باشید روبرو میشید و برخی موارد ممکنه با اون چیزی که همیشه شنیدید فرق کنه.. به هر حال این یه داستان از تخیل منه و میتونه برای من هر چیز تعریف دیگه ای داشته باشه..
در این داستان، طول عمر افراد خیلی بیشتر از 100 یا 200 سال تعریف شده یعنی انسان ها و تمام گونه های مختلف روی زمین، به جاودانگی نزدیک شدند. هر کدوم از افراد، عنصر حیاتی برای خودشون دارند یعنی مثلا فردی ممکنه عنصر حیاتیش سرب باشه.. یا فردی عنصر حیاتیش اکسیژن باشه.. و و و ...
توی این داستان.. چند اصل وجود داره که حس کردم بهتره بگم
در اغلب داستان های امگاورس.. شما با گونه های الفا، امگا و بتا روبرو شدید و تقابلی بین خون آشام ها و گرگینه ها دیدید.. در این داستان باید از این تفکر دست بکشید.
در اینجا گونه های الفا ، امگا و بتا مختص گرگینه ها نیست و تموم گونه هارو در بر میگیره.. هر فرد چه دختر و چه پسر با هر گونه ای.. ومپایر، تایفون ، الفایر و .. میتونه الفا ، امگا یا بتا باشه
هر فرد در زندگیش دو بار شانس پیمان عاطفی داره و بیشتر از اون قادر به ازدواج کردن با پیمان عاطفی نیست.. و ما در این داستان انواعی از پیمان هارو داریم.. مثل
1- پیمان روح
2- پیمان خون
3- پیمان میمیر
4- پیمان بالدیر
5- پیمان فِرنُر
و ...

THE KINGDOM OF NOPRATISWhere stories live. Discover now