╰┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈╯
amaranthine
· · ────────────── · ·درحالیکه پاهای زین تو مسیر برگشت از خونهی نانا راه می رفت، زمزمههای آروم و شیرینی از لباش میافتاد و گوش هر شنوندهایرو نوازش میکرد.
حتی پرندههایی که در فراز اون آسمون پرواز میکردن،تا زمانیکه از دیدش خارج بشن، با آواز کوچیکش همراه میشدن.جوری که انگار میخواستن به شادیِ شیرینش بپیوندن و برقی تهِ چشمای طلایی زین از سر این شگفتیها چشمک میزد.اون دقیقا چند لحظه پیش یه فنجون چایی و یک تیکه کیک با ناناش خورده و درحالیکه قلبش از خوشحالی تند تند میزد،درمورد اولین بوسش به زنی که با چشمایی عاشق تماشاش میکرد،گفته بود...
"ببین گونههات چجوری میدرخشن."
زین به نرمی خندید و زمانیکه صورتش تو گرمای دست ناناش فرو رفت، ذهنش بلافاصله اونو با دستای هری مقایسه کرد.
سریع چشماشو باز کرد و حین اینکه کیفشو به یه طرفِ پلهها پرت میکرد از دست ناناش کشید«نانا، تو نمیتونی اینو به کسی بگی!»
مادربزرگش از این که زین چجوری برای اولین بار کیفشو بدون احتیاط پرت کرده متعجب شده بود، اما به سرعت،قبل اینکه زین از دستش به سمت خونه بکشه، خم شد و اونو طوری که مرتب باشه جلوی دیوار گذاشت"این عجله واسه چیه شیرینم؟"
رازت چیه؟""قول میدی به کسی نگی؟"
وقتی دوباره اون بوسهرو به یاد آورد،چشماش از سر خوشحالی برق زد و درخشید ،با اینکه هنوز چیزی به نانا نگفته بود، اون زن می تونست همه چیرو از صورت براقش بخونه.
"البته که نمیگم دارلینگ، حالا چیه؟""نانا...هری...
هری منو بوسید!"دستای زین دور دستای مادربزرگش محکمتر شد و نانا با جیغ هیجانزدهای،به همراه زین خندید«چه عالی عزیزم! اولین بوست»
"خیلی عالی بود نانا، هری بینقصه!"
«اینجوری دستاش دستامو گرفته بودن»
با هیجان به پایین نگاه کرد و انگشتاشو بین انگشتای ناناش فرو برد،چیزی که پسر حین بوسه حواسش بهش بود،حتی اگه هری متوجه نشده باشه"بعد گفت میخواد من اولین بوسهش باشم...درست مثل لیدی و ولگرد" زمانیکه بلندو با هیجان خندید،نانا با تمام وجودش خودشو مجبور کرد تا قلبش در برابر این همه زیباییِ دوست داشتنی مقاومت کنه و ذوب نشه
"این فقط خیلی زیباس زینی."مادربزرگش یبار دیگه گونهی پسرو نوازش کرد، اما اون سریع دست زنو روی چونهش قرار داد
"هری چونهی منو همینطوری گرفته بود!"
YOU ARE READING
Drαɯn Out Dreαms ᶻ.ˢ
Romanceاون توی رویاهاش زندگی میکرد... جایی بین رنگ های قشنگ و نقاشی های توی دفترش ولی بالاخره روزی میاد که علاقشو به پسر قد بلند و موفرفری نشون میده؛ Start: 18 February 2022