𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏🤍

2.2K 285 110
                                    

این کار اسمات داره دوستان خودتون رعایت کنین که به مشکلی برنخوریم😂😂

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

سعی کردم مثل سه تا پسر دیگه ای که کنارم بودن صافتر بایستم.

اما لرزش زانوهام بهم اجازه نمی‌داد!

دست خودم نبود!

انگار لرزشم از درونم بود. از جایی نزدیک قلبم!

سعی می‌کردم خودمو دلداری بدم‌.

اینقدر توی ذهنم با خودم حرف زده بودم که حس سردرد میکردم.

بخاطر مامان ...
همش بخاطر مامان بک ...
تو میتونی...

این تمام پولیه که برای خرج عمل و هزینه های بیمارستان مامان نیاز داری ...

این تنها راهه...
پس طاقت بیار...

نگاه ترسیدم مدام روی چهارتا کابین رو به روم میچرخید!

مردی که تو کابین اول بود نگاهش رو من نبود.

قد کوتاهی داشت ... شاید هم قد من ...
اما شکم بزرگش زیادی توی ذوق میزد و چهره اش حتی چندش تر بود!

مردی که توی کابین دوم بود قد بلند و هیکل درشتی داشت.
با سر کچل و صورتی که چند تا جای زخم روش به چشم می‌خورد.
اون ترسناک بود....
واقعا ترسناک!

سومی هیکل ورزیده ای داشت و به نظرم قابل تحمل تر بود... ولی اونم به من نگاه نمیکرد!

کابین چهارم اما چراغش خاموش بود...
شاید کسی داخلش نبود...
نمیدونم!

نمیدونستم عاقبتم چی میشه! پسرای دیگه خیلی بهتر از من بودن! حداقل از نظر اندام اینطور بود!
و اندام توی این مسئله مهم تره دیگه نه؟

شاید من چهره زیبایی داشته باشم!
اما قد کوتاهم باعث میشه زیادی ریزه میزه به نظر بیام!
و پایین تنه ی لاغرم نمیتونه جذابیت لازم رو داشته باشه!
نه حداقل برای مردها!

من یه پسر معمولیم ...
در تمام طول عمرم برای جذب مرد ها هیچ تلاشی نکردم ...
نه تا امشب ...

قبل از این هرگز فکر نمیکردم بخوام زیر خواب پسر دیگه ای بشم!

اما حالا وضعیتم ببین! با یه دست شورت اسلش جلوی این مردا ایستادم تا برای یکسال خودمو اجاره بدم ...

رقت انگیزه!
میدونم!

اما اگه کسی منو بپسنده ۵۰۰ هزار دلار میره تو جیبم!
شاید تا کسی توی شرایط من نباشه نتونه این مسئله رو درک کنه!

شاید تو نظر خیلیا یه آدم حال بهم زن به نظر بیام!
اما کی میتونه مشکلات منو بفهمه؟

سه ماه بود شبانه روز تو رستوران کار میکردم!
دو شیفت کار میکردم!

ContractWhere stories live. Discover now