سلام سلام :)
چون اکثرتون گفتین میخونین و شروع کنم اینم چپتر یک. مثل همیشه دوشنبه ها پارت میذارم.
کامنت و ووت یادتون نره ❤️😍پ.ن. پیشنهاد میکنم دوباره فیلم آیرن من 3 رو ببینین. من خودم خیلی از جزئیاتش رو یادم رفته بود.
___________________________________خلاصه: بعد از به اتمام رسوندن ماموریت نفوذیش و بدست آوردن بخشش تونی، زندگی استیو بطرز فوق العاده ای آرامش بخشه. اونجرز بصورت رسمی تو نیویورک ساکن شدن، و- کابوس های تونی، و ماموریت های گاه و بیگاه به کنار، زندگی خوب بود. اون عاشق بود، و هیچوقت اینقدر خوشحال نبود. همه چی همینجوری بود، تا وقتیکه یه تروریست تصمیم گرفت هر چیزی که اون تا به حال بخاطرش جنگیده رو نابود کنه.
***
Come across you lost and broken
باهاش مواجه شو تو گمشده و شکسته ای
You're coming to but you're slow in waking
داری به هوش میای ولی داری آروم آروم بیدار میشی
You start to shake
شروع به لرزیدن میکنی
You still haven't spoken, what happened
هنوز نگفتی چه اتفاقی افتاده
They're coming back and you just don't know when
اونا دوباره بر می گردن و تو فقط نمی دونی کِی
You want to cry but there's nothing comin'
می خوای گریه کنی ولی اشکت نمیاد
They're gonna push until you give in, say when
اونقدر بهت فشار میارن تا تسلیم بشی، بگو کی
Now we're here and it turns to chaos
حالا ما اینجاییم و این به هرج و مرج تبدیل شده
Hurricane coming all around us
طوفان و گردباد دورمونو می گیره
Double crack throws you back from the window, you stay low
دومین ترک تو رو از پنجره کنار میکشه، پایین میمونی
It all began with the man and country
همه ی اینا با اون مرد و کشور شروع شد
Every plan sends another century around again
YOU ARE READING
Say When Verse
FanfictionStory by ann2who available on ao3 چی میشد اگه استیو زودتر از اقیانوس نجات داده میشد؟ چی میشد اگه بجای نتاشا، به استیو این ماموریت داده میشد تا وقتیکه تونی داشت به آرومی بخاطر مسمومیت پالادیم میمرد؛ کمکش کنه؟ چی میشد اگه استیو هیچوقت هویت واقعیش رو...