تکِ دل

1.5K 236 495
                                    

سر نوشتن این پارت تیکه تیکه شدم بخدا می کشمتون براش زیاد کامنت نذارین همتونننننن باید کامنت بذارینننن_________________________________________جونگکوک دستی به لبه کت و شلوارش کشید و با تعجب پرسید

+ چرا باید لباس رسمی بپوشم ؟

تهیونگ پرونده هاش رو روی میز گذاشت و به سمتش برگشت

_ قانون اول جونگکوک ... هرچیزی که مربوط به کارای اداری و چیزایی می شه که مربوط به چشم مردم و عمومه باید رسمی و بی نقص باشه

+ اما رسمی بودن بی نقصش نمی کنه تهیونگ

_ در نهایت می تونه کاوری برای پوشوندن نقص باشه

دستی به کرووات مشکی رنگ پسرکش کشید و صافش کرد

_ بعد از جلسه امروز اگه پسر خوبی بوده باشی می ریم یه جایی که تو خیلی دوسش داری

+ کجا؟

انگشتش رو روی لب پسرک فشرد

_ دیگه سوال نپرس و راه بیوفت

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

میساکی نغ نغی کرد و دستاشو روی میز کوبید

میساکی_ تو جرزنی کردی

جیمین با حالت حق به جانبی دست به سینه شد

جیمین _ یاااا من اوپاتم چطور بامن اینطوری حرف می زنی بچه ؟

برخلاف لحن سرزنش گرش هر لحضه برای زبون باز کردن فندقکش غش می کرد و بار ها توی دل صدای زیبا دخترک رو تحسین کرده بود هرچند که حباب سوال هاش هنوز نترکیده بود چرا که هنوز جونگکوک رو ندیده بود اما می دونست اون پسر توضیح کاملی بهش می ده

میساکی _ یااایاااایااا فک کردی فقط یدونه اوپا دارم ؟

جیمین ابرویی بالا انداخت

جیمین _ ببینم نکنه به پسرای مدرستون می گی اوپا ؟

بحث جرزنی جیمین سر کارت های بازی کاملا فراموش شده بود و اون دو حالا مشغول بحث جدیدی با مزمون اوپا شده بودن

جین بشقاب کلوچه های تازه رو روی میز گذاشت و نگاه متعجبی به اون دونفر که انگار با نگاه برای هم تیر پرتاب می کردن انداخت

جین _ چتونه شماها ؟

میساکی_ من به پسرای مدرسه اوپا نمی گم اون زشتالوهای چندش ارزششو ندارن

جیمین بشکنی زد و با خیال راحت روی صندلیش وا رفت

جیمین _ خوبه .. درستش همینه ... پسرای مدرستون یه مشت زشت بدرد نخور بیشتر نیستن

جین با تعجب کلوچه ای به دست میساکی داد و کنار جیمین نشست

جین _ شماها دارین چی می گین ؟ کدوم پسر مدرسه ای ؟

CrimeWhere stories live. Discover now