این فیکشن یه روند داستانی آروم داره و ما تمام تلاشمون رو میکنیم توی هر پارتش کلی حس خوب وجود داشته باشه، تا شاید خستگی های زندگی رو کمی هم که شده کاهش بده.
ممنون که برای خوندن انتخابش کردین💖
[*دقت کنید که این داستان صحنه های کاملِ اسمات نداره، پس با توجه به شناخت خودتون انتخابش کنید :*]
اگر دوست داشتین اکانتمون رو هم دنبال کنین *-*
لتس هیت دِ رود توگدر!
YOU ARE READING
On The Road || Yoonmin
Fanfiction+گیریم تمام خیال های جهان رو هم بافتی، بعدش چی؟ -میپوشیمشون و گرم میشیم و آسوده. ___________________________ زمانی که یونگی داشت توکیو رو به مقصد شهر میتو ترک میکرد، هيچوقت فکرش رو هم نمیکرد که اون اتفاق عجیب توی ایستگاه اتوبوس زندگیش رو برای هم...