☕فنجان بیستم : بوسه خیس

9.5K 2.7K 1.4K
                                    

-یه دقیقه خفه شو نایون ببینم این یارو چی داره میگه؟ یعنی چی پاهاتو بهم قرض بده؟ میخواد براش کار خاصی کنم؟

بکهیون بی توجه به نایونی که داشت برای بار 19388337 ام تعریف میکرد اون دختر خفن هات نویسنده چطوری بهش پیشنهاد داده مدیر برنامه هاش بشه, گفت و نایون کلافه موهاش رو عقب زد و گوشی رو از دست بکهیون کشید و با اخم مشغول خوندن دایرکت اینستا دوستش شد.

-یارو فوت فتیشه ظاهرا... داره یه جایی بات خودارضایی میکنه. خوشحال باش!

خونسرد گفت و گوشی بکهیون رو انداخت بغلش و صورت بکهیون و گوش های باریستای پشت کانتر که داشت معصومانه تلاش میکرد به مکالمه افراد جلوی کانتر توجه نکنه هم زمان قرمز شدن.

بکهیون با حالت حال بهم خورده ای گوشیش رو گذاشت روی کانتر و دو دستی موهاش رو چنگ زد.

-حس میکنم روحم خط خطی شد...

-نظرت چیه دیگه دایرکت ها رو باز نکنی هیونگ؟

جیمین همینطور که داشت با دقت یونگی ای رو که روی میز نزدیک بهشون نشسته بود و سرش توی دفترچه اش بود دید میزد بیحواس گفت. چانیول پشت کانتر یه کم جا به جا شد و سعی کرد جلوی خودش رو بگیره و از جیمین برای این ایده تشکر نکنه. البته هنوز هم نمیدونست چرا دلش میخواد تشکر کنه...

بکهیون نفسش رو اروم بیرون داد و به عقب تکیه داد.

-فکر میکردم اینجوری بهتره. که باهاشون حرف بزنم و دوست شم. نمیخواستم فکر کنن خودمو دارم هیچی نشده میگیرم یا چیزی. چون من رسما هیچ غلط خاصی نمیکنم و اونها هی ازم تعریف میکنن.

نایون خنده ارومی کرد و دستش رو روی شونه دوست مظلوم شده اش گذاشت.

-منم تا یه مدت اینجوری بودم. بعدش اوضاع از کنترلم خارج شد. تازه برای دخترها سختتره. میدونی روزی چقدر کامنت جنسی و دایرکت های کثیف میگرفتم؟ اگه میخواستم همه رو باز کنم الان یه کلکسیون از عکس دیک های رندوم داشتم.

جیمین اخمی کرد و چرخید سمت دختر خاله اش.

-چرا این چیزها رو هیچوقت به من نمیگی؟

نایون شونه ای بالا انداخت و دستاش رو تو هم حلقه کرد.

-گفتنش چه فایده ای داره؟ خودم از پسش برمیام. نیازی نیست برام غیرتی بازی دربیاری اوپا!

اوپای اخر رو با لحن مسخره ای اضافه کرد و باعث شد جیمین دستمالش رو پرت کنه سمتش و بکهیون با لبای اویزون به روبرو خیره بشه.

-به پولش میارزه یعنی؟

نایون اخمی کرد و چرخید سمتش.

-معلومه که میارزه خنگ! تو الان بری تو کلیسا هم کار کنی یکی میاد انگشتت میکنه یه روزی! ادم ها دیگه اینجوری شدن. باید قوی باشی!!

☕⊱A Hug In A Cup⊰☕Where stories live. Discover now