75

8.1K 1.2K 116
                                    

سر قرار با تهیونگ بود..خب قرار نمیشد
ساعت ده شب بود و اون تقریبا داشت از سرما می‌لرزید.

نگاهی به دور و برش انداخت..فقط برجای بلند.

"اون چرا اینجا قرار.. گذاشته؟"
کلمه ی آخرو آروم گفت چون بدنش بخاطر سرما لرزید.
و خودشو لعنت کرد که چرا فقط هودی پوشیده.

صدای ماشین اومد و کوک سرشو بلند کرد
با دیدن ماشین گرون قیمتی خیالش راحت شد
ولی خب اینجا همه پولدار بودن پس نباید خیلی خوشحال میشد..شاید تهیونگ نبود.

ماشین پارک شد یه گوشه و شخصی ازش پیاده شد
از در عقب البته
معلوم بود راننده داره
چراغ ماشین نمیزاشت خوب ببینه اون شخص کیه ولی حدس میزد تهیونگ باشه.

با دیدن صورت تهیونگ دوباره خجالت کشید و ساعات قبل رو به یاد آورد.

"آه..ته..سـ-سلام"
کوک گفت

تهیونگ نزدیکش شد
"سلام کوک...خوبی؟"

'نه..اصلا خوب نیستم.. دارم میلرزم از سرما'

"خوبم"
ولی تهیونگ میتونست لرزش هاشو  ببینه.

"بریم تو ماشین"
و دست کوک رو کشید

هردو عقب نشستن و در رو بستن

تهیونگ رو به راننده :
"میشه بخاری رو بزنی و چند دقیقه بری بیرون؟"

مرد بخاری رو زد و رفت بیرون

کوک دستاش و صورتش قرمز شده بود.

تهیونگ که دید طول می‌کشه تا کوک گرم بشه کشیدش تو بغلش

"چـ-چرا اینجا.. گفتی بیام؟"

"میخواستم فن یا هرچی نباشه..می‌دونی که.. سسانگا"
ته جواب داد

"آ-آهان"

کوک رو محکم تر بغل کرد.

"ببخشید سردت شد...خب ببین کوک..تو اون موقع برای ما خوندی درسته؟"

"آره"

"نامجون با پی دی نیم صحبت کرده..میدونی؟یونگی داشت صداتو ظبط میکرد..پی دی نیم خوشش اومده..فردا باید بیای کمپانی"

چشمای کوک گرد شد و با شوک تهیونگ رو هل داد تا بتونه به صورتش نگاه کنه

"چـ-چی؟یعنی چی؟"

"قرار بود بهت نگم ولی قیافت خیلی کیوت میشه...باید باز تست بدی و اگه خوشش بیاد(پی دی نیم)شاید ..خب..بگم یعنی؟"

کوک با چشمای گرد سر تکون داد

"عضو جدید بی تی اس باشی؟البته قراره تمرین کنی کلی"

کوک رفت توی شوک
'Erorr 404
Erorr 405
Erorr 406..'

تهیونگ خندید و فهمید که قیافه ی کوک حالا حالا ها عادی نمیشه پس به راننده اشاره داد بیاد داخل

"بریم سمت آدرسی که میگم"
و آدرس خونه ی کوک رو به راننده داد

میدونست کوک تو شوکه و نمیتونه حرف بزنه ولی گفت.
"میریم خونتون و از خانوادت اجازه میگیریم شب بیای پیش من..اگه نزاشتن که از همون جا برو خونه"
کوک چیزی نگفت..واکنشی نشون نداد ولی حرفشو فهمید

این کارا صددرصد جلوی اون خانواده ی فضول خوب نیست و بجز فضولی اونا بی اعصاب هستن..پس..تهکوک مشکوک میزنن.

___
شوک!

خب شوک هم نبود..از کوک بعید نبود:)

فکر نکنم دیگه امشب آپ کنم..افسردگی چند ساعته گرفتم🚬

شایدم خوب شدم اپ کردم...من عجیب غریبم:/

لاو یو گایز✨💙

🌱 Sexual harassment_VKOOK🌱Where stories live. Discover now