64

9.1K 1.3K 541
                                    

کوک با شنیدن صدای شکمش منتظر به تهیونگ نگاه کرد.

"من گشنمه"

تهیونگ با چشم های گرد به کوک نگاه کرد

"چطور ممکنه؟؟؟همین الان کلی خوراکی خوردی"

کوک خودشو روی کاناپه انداخت و خب..

نمای فوق العاده زیبایی از باسن خوشگلش برای تهیونگ درست کرد

تهیونگ لبشو زبون زد
"هومممم...پیتزا بخرم؟"

کوک 'نچ'ـــی کرد

"خودت یه چیزی درست کن"
کوک با پرویی تمام گفت

تهیونگ چشم غره ای رفت:
"پیتزا سفارش میدم"

و سمت موبایلش رفت تا پیتزا سفارش بده

همون موقع گوشی کوک زنگ خورد

با دیدن اسم پدرش چشم غره رفت

برای چی؟چون ویدیو کال بود.

ویدیو کال رو وصل کرد و با دیدن کل خانوادش تعجب کرد.

(پشماش ریخت)

بابای کوک شروع کرد
"واقعا الان پیش کیم تهیونگی؟باور کنم؟؟وای خدای من!"

در اصل چشمای کل خانواده روی کوک نبود

روی خونه بود.

بابای کوک یکم اشاره کرد بهش بره اونور تر.

صدای تهیونگ اومد

"کوک؟بیبی؟چی میخوری بخرم؟"

و فاک

دهان کل خانواده باز موند
کوک گونه هاش یکم سرخ شد
"پپرونی بگیر"

تهیونگ بعد از گفتن 'باشه' سفارش رو گفت و قطع کرد.

اومد سمت کوک و با دیدن این که ویدیو کاله تعجب کرد
(پشماش ریخت)

"آآآ سلام..هه هه"
و خنده ی داغونی کرد.

کوک چشم غره رفت

پدر کوک آروم شروع کرد به حرف زدن

"اوکی...خب..الان چیـــــشد؟"
جمله ی آخر رو فریاد کشید

مادر هیونمین یا زن عموش هم حرف زد:
"کوکا؟تو با کیم تهیونگ شی دوستی؟"

تهیونگ بی حواس گفت:
"نه پس بابامه"

سکوت شد تو جمع

کوک سعی کرد جمعش کنه
"زن عمو... ما بریم دیگه..عه ته؟صدای در نیومد؟ای وای بریم منتظر نمونه هرکس هست...بابا کاری ندارین؟خوبه بای بای"
پشت سر هم تند تند گفت و قطع کرد.

پرید روی تهیونگ
"بابام میکشتمممم"

تهیونگ که از یهویی پریدن کوک روش متعجب بود،با این حرف خندید

🌱 Sexual harassment_VKOOK🌱Where stories live. Discover now