2

15.3K 2.1K 253
                                    

Fic↓
براش عجیب بود هنوز اینجور آدما هستن که سکس چت میکنن...خب تو که انقد منحرفی برو بار..شاید خیلی بچه بوده مامانش نمیزاشته؟
با این فکر خنده ی بلندی کرد ولی زود جلوی دهنش رو گرفت تا پدر و مادرش نشنون.
_
با وارد شدن هوسوک هول شد و گوشی رو انداخت روی زمین
هوسوک اخم پررنگی کرد و به تهیونگی که یه دستش سوجو بود و با دست دیگش سعی میکرد گوشیو قایم کنه٬نگاه کرد.
"باز داری سوجو میخوری بچهههه؟؟؟"
با عجز حرف زد
"غلط کردم سوک هیونگ...دیگه نمیخورمممم"
ولی هوسوک با اخم جواب داد
"مشکوک بودم یچیز میخوری تو شبا...سوجو بود پس.."
تهیونگ آروم زیر لب گفت:
'انقد تابلو بودم؟؟شت'
و اون شب با اتفاق عجیبی گذشت
هوسوک هم اهل دل شد و نشست تا با تهیونگ سوجو بخورد.
__
صبح روز بعد با سر درد بیدار شد..یکم فکر کرد و شب قبل یادش اومد
با به یاد آوردن کارای هوسوک خنده ی بلندی کرد و قلنج گردنشو شکست
گوشیشو برداشت تا ساعت رو چک کنه و با صفحه چت با یکی رو به رو شد.
یکم فکر کرد و یادش اومد
تکخندی زد
'فن بوی وفادارم'
درسته..این چیزی بود که تهیونگ اون پسر رو سیو کرد
براش جالب میومد.
Fic↑
___
Chat↓
V:هی صبح بخیر فن وفادار.

فن بوی وفادار:وات د...چی؟؟باز تو؟؟چرا ول نمیکنی؟؟

V:نو نو..بیبی...مثل دیشب کاریت ندارم..یه چت معمولی؟؟امروز بیکارم آخه...خب من اسمم تهیونگه.

فن بوی وفادار:اه باشه..چییی؟؟؟تهیونگگگ؟؟؟میمسمسمسشمشمشم

V:آروم باش..من پارک تهیونگم.

فن بوی وفادار:آها...میگی پارت تهیونگ یاد فن فیکای ویمین میفتم:///

V:شت..مگه ویمین هم شیپ میشه؟

فن بوی وفادار:خاعکک..نمیدونستی؟؟ولی من می‌دونم فقط فرندن:))

V:آره .. خداوکیلی چیکار کردیم|
چیکار کردن که اینجوری شیپ میکنین؟

فن بوی وفادار:برو گوگل سرچ کن ویمین میفهمی..اه..من شیپ نمیکنم..جاست مال خودم؛))..تهکوک

V:تهکوک؟؟؟دیگه با کی شیپ شده؟؟

فن بوی وفادار:خودم..
جونگ کوک+تهیونگ=تهکوک

V:واووو..تو عاشقشی درسته؟

فن بوی وفادار:شک داشتی؟

V:نه..

___
هی گایز...حمایت کنید:))
با تشکر
اسکارلت
آی لاو یو

🌱 Sexual harassment_VKOOK🌱Where stories live. Discover now