...
..
.
ليامممممم :zjmsterx
بله؟ :pxyno
zjmstrex: من سفت شدم دوبارههههه
pxyno:
تو مگه تو مدرسه نیستی؟ •-•
ليام این بار یه کم بیشتر از حالت معمول منتظر موند و فکر میکرد شاید زین رفته، ولی بعد علامت 'zjmstrex در حال نوشتن'
رو دید، کمی اخم کرد و بیشتر منتظر موند.بالاخره مسیج جدیدی گرفت که از حالت پیامای عادیشون خیلی طولانیتر بود.
zjmsterx:
هستم، ولی ریاضی داشتم و واقعا خسته کننده بود، پس یجورایی شروع کردم به فکر کردن در مورد اینکه تو چه شکلی هستی، بعد یهو یاد اون عکسی افتادم که برام فرستاده بودی و اینکه چطور اون شب برات هارد شدم و اینطوری شد که دوباره این اتفاق افتاد، بعد با این بهانه که حالم خوب نیست اومدم پیش پرستار مدرسه، الانم تو توالتم و دارم سعی میکنم از اینجا بزنم بیرون...ولی کاش اینجا بودی و منو رو دیوار به فاک می دادی.zjmsterx:
فاک، من واقعا به این نیاز دارم، من خیلی بد میخوامت لياملیام رو صندلیش جا به جا شد، نگاهش رو معلم بود ولی حواسش اصلا اونجا نبود. شروع کرد به تایپ کردن:
pxyno:
آره؟ و چقدر بد منو می خوای؟خیلی خیلی بدددددددد :zjmsterx
pxyno:
دوست داری من رو دیوار به فاکت بدم؟گاد آره :zjmsterx
ليام حس اعتماد به نفسی یهویی و قوی بهش دست داد و نیشخند زد.
pxyno:
ولی شاید میتونستم اول برات بخورم، فک میکنی دوست داشته باشی سوراخ کوچولوی خوشگلتو لیس بزنم و زبونمو اونقدر عميق داخلت فشار بدم که فقط با زبونم بیای؟zjmsterx:
فاکککککک تو نمیتونی اینو فقط بگی لیامليام نادیدهش گرفت و ادامه داد.
pxyno:
بعدش من دیک جذابتو ساک میزنم و چند بار رو لبه میارمت ولی تا برام گریه نکنی که به فاکت بدم، نمیذارم بیای.شت این خیلی هاتتتته :zjmsterx
pxyno:
دوباره سوراختو لیس میزنم و بدون آمادگی دیکم که با آب دهنم خیسه رو واردت میکنم.zjmsterx:
جیزز کرایست، من در حد فاک نزدیکممpxyno:
هارد به فاکت میدم، عمیق و سریع کل دیکمو واردت میکنم و به این کار ادامه میدم، هر بار به پروستاتت ضربه میزنم تا بلند و کثیف ناله کنی، خیلی بد به فاکت میدم، شت هیچ ایده ای نداری که چقدر بد میخوام به فاکت بدم
YOU ARE READING
MeOw | PERSIAN TRANSLATION |
Fanfiction~COMPLETED~ _عضله هات خیلی سکسیان، میتونی قیافهتو هم بهم نشون بدی؟ _نوپ، به جاش میتونم دیکمو بهت نشون بدم. ~ZIAM MAYNE ~SHORT STORY ~PERSIAN TRANSLATION ~SEXT ~SCHOOL ~SMUT #1 ziam #1 ShortStory