6

527 115 117
                                    

...

..

.

ليامممممم :zjmsterx

بله؟ :pxyno

zjmstrex:  من سفت شدم دوبارههههه


pxyno:
تو مگه تو مدرسه نیستی؟ •-• 


ليام این بار یه کم بیشتر از حالت معمول منتظر موند و فکر می‌کرد شاید زین رفته، ولی بعد علامت 'zjmstrex در حال نوشتن'
رو دید، کمی اخم کرد و بیشتر منتظر موند.

بالاخره مسیج جدیدی گرفت که از حالت پیامای عادیشون خیلی طولانی‌تر بود.

zjmsterx:
هستم، ولی ریاضی داشتم و واقعا خسته کننده بود، پس یجورایی شروع کردم به فکر کردن در مورد اینکه تو چه شکلی هستی، بعد یهو یاد اون عکسی افتادم که برام فرستاده بودی و اینکه چطور اون شب برات هارد شدم و اینطوری شد که دوباره این اتفاق افتاد، بعد با این بهانه که حالم خوب نیست اومدم پیش پرستار مدرسه، الانم تو توالتم و دارم سعی میکنم از اینجا بزنم بیرون...ولی کاش اینجا بودی و منو رو دیوار به فاک می دادی.

zjmsterx:
فاک، من واقعا به این نیاز دارم، من خیلی بد می‌خوامت ليام

لیام رو صندلیش جا به جا شد، نگاهش رو معلم بود ولی حواسش اصلا اونجا نبود. شروع کرد به تایپ کردن:

pxyno:
آره؟ و چقدر بد منو می خوای؟

خیلی خیلی بدددددددد :zjmsterx

pxyno:
دوست داری من رو دیوار به فاکت بدم؟

گاد آره :zjmsterx

ليام حس اعتماد به نفسی یهویی و قوی بهش دست داد و نیشخند زد.

pxyno:
ولی شاید می‌تونستم اول برات بخورم، فک می‌کنی دوست داشته باشی سوراخ کوچولوی خوشگلتو لیس بزنم و زبونمو اونقدر عميق داخلت فشار بدم که فقط با زبونم بیای؟

zjmsterx:
فاکککککک تو نمی‌تونی اینو فقط بگی لیام

ليام نادیده‌ش گرفت و ادامه داد.

pxyno:
بعدش من دیک جذابتو ساک میزنم و چند بار رو لبه میارمت ولی تا برام گریه نکنی که به فاکت بدم، نمیذارم بیای.

شت این خیلی هاتتتته :zjmsterx

pxyno:
دوباره سوراختو لیس میزنم و بدون آمادگی دیکم که با آب دهنم خیسه رو واردت میکنم.

zjmsterx:
جیزز کرایست، من در حد فاک نزدیکمم

pxyno:
هارد به فاکت میدم، عمیق و سریع کل دیکمو واردت میکنم و به این کار ادامه میدم، هر بار به پروستاتت ضربه میزنم تا بلند و کثیف ناله کنی، خیلی بد به فاکت میدم، شت هیچ ایده ای نداری که چقدر بد میخوام به فاکت بدم

MeOw | PERSIAN TRANSLATION |Where stories live. Discover now