•Amazing Sin• [L.S]

•ten•

لری‌شیپرهای غیرتی :'/

هشدار.

این پارت شامل صحنه‌هایی‌ است که شاید مناسب حال همه نباشد.

از ما گفتن بود :'/

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

میگ‌جگر و پسرِ موسیقی‌سازش، هری‌استایلز، کودکان بیمارستان کودکان لندن را با رفتن به ملاقات‌شان سوپرایز میکنند.

هری‌استایلز بنیاد دگرباشان جنسی لندن را حمایت میکند.

این راکر اظهار داشته است از این زمان به بعد، 10 درصد از فروش هرکدام از سینگل‌هایش به این بنیاد اهدا میشود. همچنین از هر فروش آلبوم، وقتی که ریلیز شود، یک میلیون دلار اهدا میشود.

راکر ایندی هری‌استایلز برای دگرباشان جنسی جوان منچستر و مرکز بی‌خانمانان‌ کنسرتی مخصوص اجرا میکند.

هری‌استایلز‌‌ که آشکارا بایسکشوال است، دربارهٔ اقدامات خَیِرانه‌اش چنین چیزی گفته است؛ "من میخواهم به‌عنوان هنرمندی شناخته شوم که به همان اندازه که دریافت میکند، اهدا نیز میکند."

لویی دو جین مقاله دیگه مثل همینا رو خوند و دهنش از تعجب باز مونده بود. هری واقعا به حرفش گوش کرده بود. هری اون بیرون بود و داشت یه تفاوت ایجاد میکرد، و از اون‌جایی که تیلور توی تورش بود، همهٔ اینکارها رو خودش انجام میداد. لویی نمیتونست جلوی خودش رو بگیره و به این فکر نکنه که... همهٔ این‌ها‌ بخاطر اون بود‌.

این لویی بود که به هری گفته بود که کارهایی مربوط به خیریه‌ها انجام بده، و این لویی بود که گفته بود به گروه‌های ال‌جی‌بی‌تی کمک کنه. هری داشت این‌کارها رو میکرد، به همهٔ این بچه‌ها بخاطر چیزی که لویی گفته بود، کمک میکرد.

لعنت به این احساس توی سینهٔ لویی. احساسی که برای یه مدت خیلی طولانی نشناخته بودش. احساسی که فکر میکرد بعد از لیام دیگه حسش نمیکنه. لویی اصلا انتظار نداشت این احساس رو داشته باشه اونم وقتی که... فقط داشت از هری استفاده میکرد. قرار بود همهٔ اینا یه حقه باشن، یه چیزی برای اذیت کردن تیلور باشن. ولی لویی احمق و بی‌ملاحظه بود و داشت روی یه‌نفر، جوری که حتی فکرش رو هم نمیکرد، تاثیر میذاشت. مقاله‌ها همه‌چیز رو بدتر میکردن چون توشون هری همش به دوستی اشاره میکرد که الهام‌بخشش برای انجام این‌کارها بوده.

یه دوستِ بی‌نام که تیلور نبود. لویی الهام‌بخش هری بوده، انگار که اون یه الههٔ لعنتیِ که به هری برای انجام دادن چندتا کار هنرمندانه ایده داده. "من دارم چیکار میکنم؟"