بلاخره من برگشتم 😭 ببخشید بابت تاخیر
خلاصه ی پارت قبل : عکس گرفتن جونگکوک از تهیونگ برای یه کاری ، نقاشی کشیدن کوک ، شام درست کردن ته و فیض بردن کوک از بوبزای جفتش ، عذرخواهی کردن تهیونگ بابت گند زدن به اولین تولد کوک که باهم بودن ، عملیات کوبوندن کیک به صورت ته ، کیک عنی که کوک درست کرد برای بقیه ی مهمونا و کیک قلبی برای خودش و ته
~ third person pov ~
جونگکوک با شنیدن حرف برادرش مبنا بر اینکه میره کیک دومی که خریده رو میاره ، با صدای بلندی داد زد : هیچکس حق نداره کیکی به جز کیک من بخوره !
بقیه هم پوفی به خاطر قلدار بازی های پسر کشیدن و نامجون شروع کرد به برش دادن کیک به شکل مدفوع پسر برای بقیه
جونگکوک هم با خوشحالی خودش رو کنار جفتش پرت کرد و شروع کردن براش کیک قلبی شکل که فقط برای خودشون بود رو بریدن
همه با حالت انزجار به کیک مدفوع شکلشون نگاه کردن و هوسوک تیکه ای از کیک رو توی دهنش گذاشت که با حس کردن طمع خوبش هومی کشید و خطاب به بقیه گفت : خوشمزس
جونگکوک لبخند پر غروری به بقیه زد و اشاره کرد تا اونا هم کیکشون رو بخورن
تهیونگ هم بعد از چشیدن طعم کیک قلبی شکلش که پسر مخصوص دو نفرشون درست کرده بود ، لبخندی زد و گونه ی جفتش رو بوسید و گفت : خیلی خوشمزس
مرسی عشقمجونگکوک هم لبخند بزرگی به مرد زد و بدون حرفی به ادامه ی خوردن کیکش رسید که با دیدن اینکه بکهیون و شیومین هنوز کیک بهشون نرسیده ، سریع وارد عمل شد و از کیک قلبی شکل خودش و جفتش برای اون دو نفر جدا کرد و بهشون داد
YOU ARE READING
Stubborn Omega _ Vkook
Fanfictionجونگکوک ، کسی که فکر نمی کرد روزی انقدر کسی رو دوست داشته باشه که به خاطرش تمام کار هایی که ازشون متنفره رو انجام بده و تهیونگ ، آلفایی که از وجود مود رمانتیک و مهربونش خبر نداشت ، باورش نمیشد با پیدا کردن جفتش همچین رویی رو از خودش نشون بده مثل ا...