part=20🦖

2.8K 426 56
                                    

میشه ووت بزاری 🥲 بهم انرژی میده
بزار دیگه 🐇 همین الان بزار دیگه🤧

.......................................................

_ وقت سرویس دادن به آلفاته امگا

_ لباسات و در بیار

مکث تهیونگ و که دید دستش و رو چونه ی تهیونگ گذاشت و فشار داد

_ مثل یک امگای خوب هرچی میگم و انجام میدی من تو تخت ۱۸۰ درجه تغییر میکنم پس کاری نکن که خوی گرگیم بالا بیاد و بدون رحم پارت کنم

فشار دستش و بیشتر کرد و سر تهیونگ و بیشتر بالا گرفت و تو چشمای سبزش خیره شد که رگه های زرد و کناره ی مردمک چشماش آبی بودن دیده میشد گفت

_ فهمیدی چی گفتم

_ ب.بله

_ درست بگو

_ بله آلفا

_ آفرین تمشک حالا زود باش همه لباسات و در بیار

سرش و پایین انداخت و سریع همه لباساش و در آورد
پاهای لختش و به هم چسبوند و سعی کرد با دستاش عضوش و بپوشونه
کوک با نگاهایی که قطرات عرق سرد و روی ‌کمر تهیونگ میشوند با لحن خش دار گفت

_ دراز بکش و پاهات و ۶۰ درجه باز کن

رو تخت دراز کشید اما پاهاش و باز نکرد . کوک دو قدم جلو اومد و با چهره ی جدیدش به تهیونگ زول زد
از اون نگاه میترسید اون نگاه رحمی نداشت و دستوری بود دستاش و گذاشت رو صورت سرخش و با لرز پاهاش و باز کرد اون آلفای فاکی طوری نگاهش میکرد که با همون نگاه هم داشت خیس میشد
ضربه ای به دستش خورد
_ بردار دست هات و فقط نگام کن
همینطور که خیره به چشم های هم بودن دستش و رو بدن تهیونگ میکشید سینه هاش خط وی شکمش و نوازش میکرد ‌ پلک های تهیونگ از لذت میلرزیدن و خواستار بسته شدن بودن اما آلفا همچین اجازه ای نمیداد

نگاهش بین دیک جونگکوک که بین بدناشون بود افتاد
آب دهنش و قورت داد با خودش فکر کرد . یعنی چه لذتی داره

نمیدونست چرا جونگکوک داره فقط تو چشماش نگاه میکنه و تنش و نوازش میکنه اما دلش الان لبای آلفاش و هوس کرده بود . نمی خیز شد و دستاش و دور گردنش حلقه کرد و لبای جونگکوک و بین لباش گرفت و بوسید
کوک دستاش و رو شونه ی تهیونگ گذاشت و همینطور که میبوسیدش رو تخت درازش کرد
برای نفس گرفتن از هم جدا شدن ده ثانیه هم نشد که دوباره کوک لباش و رو لبای تهیونگ گذاشت و مک های وحشانه میزد

سرش و تو گردن امگاش برد و رایحه تمشکش و بو کرد دهنش و باز کرد و گردنش و گاز بزرگی زد

_ جونگکوک اههه این اهه کوک

_ جانم

_ آهه آلفا

_ خیلی حساسی. بدنت خیلی باکره هست من فقط دارم گردنت و مک میزنم اما تو داری میلرزی خوشم میاد اینقدر به حرکاتم واکنش نشون میدی

I swear💤KOOKV🐺Kde žijí příběhy. Začni objevovat