🦖part=11

3K 445 30
                                    

ووت و کامنت بزارید بهم کمک میکنه 🥺

و اینکه این پارت اسمات داره 🌚
.......................................................

وسایل رو آوردن و همین که اَره کوچیک رو روشن کردن گذاشتن رو قابلمه تهیونگ جیغی کشید  که سرش بیشتر درد گرفت چون جیغ خودش مستقیم رفت تو گوشش

کوک که دید تهیونگ داره بلند میشه گرفتش و نشوندش رو پاش و از پشت محکم بدنش و بین بازو هاش گرفت  و به نیرو های آتش نشانی الامت داد تا کارشون و کنن

تهیونگ داشت کم کم از هوش میرفت صدای وحشتناکی که تو گوشاش جریان داشتن ( مثل کشیدن چاقو رو ظرف  همونقدر رو  اعصاب )  و فضای تنگ دور سرش  داشت نفسش و میگرفت هرچی پاهاش و به زمین میکوبید کوک ولش نمیکرد 

با صدایی گه از گریه و جیغش خش دار شده بود داد زد   

_ آلفااااا

_ هیش تموم شد تموم شد تمشک

معمور آتش نشانی پتک و گرفت و آروم رو برش هایی که ایجاد شده بود کوبید  و قابلمه رو از هم تیکه هاش و از هم باز کردن

  ( اینا همه من در آوردی منه ها جدی نگیرید  )

وقتی زود پز رو بر داشتن از رو کله ی امگا صورت سورخ و چشمای پوف کردش و دیدن معمورا آتش نشانی لبخندی زدن

...............................

فورا برگشت و پاهاش رو دور کوک  حلقه کرد

_ آلفا هق آلفا

بینیش و به گردن کوک میکشید تا بتونه رایحه اش ضعیفی که خیلی کم احساس میشد و بود بکشه

کوک بلند شد و دستش و زیر باسن تهیونگ گذاشت تا نیوفته  و رفت بالا تو اتاق خودشون 

_ کوکی 

گذاشتش رو تخت خودشم رفت روش لباسش و در آورد  و گردنش و سمت تهیونگ برد و رایحه گاردنیاش و آزاد کرد 

تهیونگ که با حس بو آلفا هم خودش هم گرگش دیوونه شده بودن سرش و برد و تو گردن کوک و لیس زدن به گرنش و بو کردنش

کوک که داشت میزد بالا بخاطر زبون داغ تهیونگ که گردنش و میلسید و نفسای گرمش که به گردنش میخورد

رایحه اش و بیشتر آزاد کرد تا یکم ازش فاصله بگیره اما تهیونگ بدجور چسبیده بود

_ آلفا

_ آروم شدی

_ سرم و گوشام درد داره

_ خوب میشه بیا یکم بخواب

_ بغل

_ تو که الان تو بغلمی

_ بیشتر

_ میخوای بوست کنم

_ تو بلد نیستی بوس کنی همش گاز میگیری

کوک خنده ای کرد و رو تخت دراز کشید و به پهلو چرخید  . تهیونگ  و کشید تو بغلش 

I swear💤KOOKV🐺Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin