میدونی یک ووت گذاشتن با کامنت چقدر خوشحالم میکنه ؟
.......................................................
با لحن اخطار گونه ی کوک کمر بندش و باز کرد و بدن ظریفش رو پاهای آلفاش و بین بازو هاش گذاشت . تو بغلش رفت سرش و رو سینه ی سفت جونگکوک گذاشت
شاید پنج دقیقه ای میشد که از لمس های هم لذت میبردن آلفا که با دستاش هرجای بدن تهیونگ که در دسترسش بود لمس میکرد و امگا با لباش گردن کلفت آلفاش و بوسه های آروم میزد . رایحه هاشون خالص بود بدون بوی تند و یا تلخ هردوشون غرق آرامش بودن که با حرکت تهیونگ ، کوک نتونست خودش و آروم نگه داره برا مدت طولانی .. چطور میتونست مقاومت کنه وقتی لبای تهیونگ که آروم رو لباش میرقصدن چطور میتونست آروم باشه ؟
_اومم ... آلفاا ...اههه.. آروم ..ممممم
هردو لبای تهیونگ بین دوندوناش میکشید و محکم و عمیق میبوسید و مک میزد اون واقعا یک گرگ وحشی بود
پاهای تهیونگ که کنار بدنش رو صندلی بود رو به سمت خودش کشید و چسبوندش به خودش و دوباره بوسه شون رو از سر گرفت
با حس سوزش تو ریه هاشون اروم از هم فاصله گرفتن و نفس های عمیقی میکشیدن هردوشون خیره به لبای ورم کردشون بودن که بزاق هاشون به چونه اشون رسیده بود
_ من میترسم
اولین بار بود که از آلفا همچین جمله ای میشنید پیشونیش رو به پیشونی کوک چسبوند
_ از چی
_ یک آلفا ی هورنی که همرو تو تخت میکشوند و بعد از امتحان کردنشون اگه ازشون خوشش نمیومد رد میکرد . ولی تو چطور بدون سکس و حرفای خیس و عشوه اومدن داری من و به خودت جذب میکنی هوم .
سرش و کج کرد و برد تو گردن تهیونگ و جایی که قرار بود تا چند روز دیگه مارک کنه رو بوسید و همونجا سرش و تکیه داد
_ این ترسناکه برام تهیونگ
_ من هیج درکی از احساسات ندارم آلفا ولی من یک جورایی کنارت راحتم من همیشه از آلفا ها میترسیدم اما الان دوست دارم پیشت باشم نمیدونم چطور بگم
_ لازم نیست سخت کنی مسئله رو برا خودت. قلبت دیوانه وار داره برام میکوبه امگا
.................................................
خسته کوفته وارد پنت هوس شدن واقعا هیجا خونه ی خود آدم نمیشع
آه خستگی از هردوشون بیرون زد و جونگکوک وسایل رو تو سالن ول کرد و پرید رو کاناپه_ سلام خونه ی عزیزمممم سلام عشقم من برگشتم خونه ی قشنگم
ریز ریز خندید به حرف های آلفا وسایل رها کرده رو جمع کرد و سرجاشون گذاشت
ده دقیفه بعد رفت پایین و کمرش و چرخ داد و قولنجش رو میشکست. نشست رو زمین و به مبل پنج نفره ی بزرگی که کوک روش دراز کشیده بود تکیه داد
YOU ARE READING
I swear💤KOOKV🐺
Horrorپیان یافته ✅کاپل اصلی = کوکوی ژانر = امگاورس _ جنایی _اسمات _ هپی اند اسم فیک = قسم میخورم قسمتی از فیک جونگکوک از صنعت کثیفی که پدرش هست کنارگیری کرد اما مجبور به ازدواج با پسر عموش میشه کیم تهیونگ کسی که اینقدر تو گوشش زمزمه کردن که مال جنگ...