✴️ part:41 ✴️

468 110 58
                                    


*فلش بک*

بعد از خروج مشکوک لوهان از کره با دوستش شیومین که روی پرونده‌ی پدربزرگ چانیول کار می‌کردن مشورت کرد و تصمیم گرفت دنبال لوهان بره چون نمی‌دونست چی در انتظارشونه.

از طرفی هم رابطه‌ی مشکوک لوهان با پارک مین‌فو بدجور رفته بود رو مخش و نمی‌دونست چجوری و به چه روش دیگه‌ای از لوهان حرف بکشه چون اون لعنتی به هیچ عنوان به حرف نمیومد و این بدجور رو مخش رفته بود.

البته که متوجه گندی که جدیدا بالا اومده بود شده بودن و از دزدیده شدن پسری با خبر شدن که به طرز باور نکردنی‌ای شبیه به مینگیو بود.

پسری که تو تصادف منحوس چانیول و مینگیو حضور داشت و همه بدون هیچ آگاهی ازش گذشته بودن.

محض رضای خدا، کی باورش می‌شد یه چنین چیزی واقعیت داشته باشه؟!

پارک مین‌فوی لعنتی هم حتما بخاطر شباهت لعنت شده‌ی اون بچه به مینگیو قربانیش کرده بود و وارد این کثافت بازی کرده بودتش.

کیم جونگین کسی بود که دنبال پرونده‌ی اون پسر بود و سهون تا به حال باهاش برخوردی نداشت اما از طریق شیومین کماکان شناخته بودتش و از قضیه کاملا با خبر شده بود و حالا که کلی اطلاعات جدید از طریق تیم قویشون به دستشون رسیده بود و آگاهی از این موضوع که یه تیم دیگه از تایوان هم دنبال این پرونده بودن و حتی نیروهای نفوذی زیادی تو باند پارک دارن باعث شده بود همگی قوت قلب بگیرن و تلاششون رو بیشتر کنن تا هر چه زودتر به هدفشون برسن.

پس با ترتیب دیدن نقشه‌ای جدید، سهون هم به دنبال لوهان و کیونگ‌سو به آمریکا رفت.

             *********************

*زمان حال*

با افکار درهمی از اتاق خارج شد و عرق روی گردن و پیشونیش رو با کف دستش پاک کرد.

حواسش بود که موقع خروج از اتاق، بکهیونی که به زور به خواب رفته بود رو بیدار نکنه.

سمت طبقه‌ی پایین رفت و با گیجی وسط سالن بزرگ پذیرایی که تو سیاهی محضی غرق شده بود ایستاد.

خیلی چیزا رو یادش اومده بود و دیگه وقت تلف کردن رو باید تموم می‌کردن.

با دهن باز نفسی گرفت و چشم‌های گیجش رو به اطراف داد و سمت اتاق پارک مین‌فو که می‌دونست حالا جان توشه رفت.

در رو آروم باز کرد و حواس مرد بزرگ‌تر که وسط اتاق با حالت گنگی ایستاده بود رو به خودش جلب کرد.

_سهون...

جان با شنیدن اسم دوست چانیول ابرویی بالا انداخت و کامل سمتش برگشت.

_همه‌ چیز دست اونه...

+پس حتما تا الان پیداشون کرده...چون بهم گفته تمامه...

✴️wake up and save me✴️[کامل شده]Where stories live. Discover now