"اون چیه؟" پرسید و کمی رو دستش بلند شد
"این؟ لوبه" جونگکوک جواب داد و نفس حرصی ای از اینکه اون عوضی حتی از لوب هم استفاده نمی‌کرده بیرون داد
"این باعث میشه دردت کمتر شه"

"اوه"

قبل اینکه به تخت برگرده و تهیونگ رو به حالت قبلیش برگردونه شلوارش رو درآورد
دستش رو رو کش باکسر هایبرید گذاشت و نگاهی بهش انداخت
بی درنگ از پاش خارج کرد و حالا به هایبرید زیبای زیرش خیره بود. کاملا برهنه رو تختش ..
نزدیک تهیونگ شد و بوسه ای رو لباش گذاشت و به آرومی دستش رو رو عضو هایبرید حرکت داد

"ج-جونگکوک" نفسش رو بیرون داد و دستاش رو دور شونه های پهن جونگکوک حلقه کرد
حس عجیبی داشت قبلا اینطور لمس نشده بود ..
حرکات پسر بزرگتر باعث میشد حس قلقلکی تو  شکمش بوجود بیاد اما حس خوبی داشت

هیسی کشید جونگکوک لبخندی زد میدونست که داشت کارش رو درست انجام میداد و هایبرید حس خوبی داشت
دستش رو از رو عضوش برداشت و به تهیونگ نگاه کرد قرمزی محوی رو لپهاش بود، از بین لبهای نیمه بازش نفس نفس میزد و با چشمهای شیشه ای و حلقه زده از اشکش منتظر نگاهش میکرد 
اون همیشه کیوت بود .. حتی در این وضعیت

قوطی رو برداشت و حجم زیادی از لوب رو با دو انگشتش برداشت
پاهای تهیونگ رو باز کرد و رو شونه هاش گذاشت ، هایبرید دوباره با دیدن نگاه خیره جونگکوک رنگ عوض کرد 

"ممکنه اولش یکم درد داشته باشه اما سعی کن آروم باشی" جونگکوک با صدای خشدار حاصل از تحریک شدگیش کنار گوش تهیونگ لب زد و انگشت اشارش رو داخل هایبرید فرو کرد

ناله ای از جسم فرورفته داخلش کرد و کمی خودش رو عقب کشید
شکم هایبرید رو همزمان نوازش میکرد تا از استرسش کم کنه "فقط چند لحظه س بعدش حس خوبی میگیری" صداش ملایم بود لیسی به لبهای هایبرید زد و لحظه ای بعد لبهای تهیونگ به مال خودش کوبیده شد با بی تجربگی لبهاش رو لبهای پسر روس حرکت میداد جونگکوک نیشخندی از تلاش هایبریدش زد گازی از لب پایینش گرفت و راه رو برای وارد کردن زبونش به دهن داغ هایبرید باز کرد

با حس کردن انگشت دیگه ای داخلش آهی کشید حرکت کردن انگشت هارو داخلش حس میکرد
"داری خوب انجامش میدی گودبوی" جونگکوک گفت و حرکات انگشتاش رو عمیقتر کرد تا باز شدن عضلات ورودی هایبرید رو دورش حس کنه ،  حرکاتش رو سریعتر کرد و برای سومین بار انگشتاش رو داخل و وارد هایبرید کرد 

"اونقدراهم که فکر میکردی بد نیست هوم؟" جونگکوک بوسه رو شکست و به سمت سیبک گلوی تهیونگ حمله کرد گازی ازش گرفت و مکی زد
آه ضعیفی کشید و سرش رو به دو طرف تکون داد
"نه" صداش از بین نفس هاش مثل یک زمزمه بگوش رسید
انگشت هاش رو خارج کرد و عمیق‌تر داخلش کرد "آ آههه" هایبرید ناله ای کرد و دستهای لرزونش رو رو دهنش گذاشت

 𝙅𝙚𝙤𝙣'𝙨 𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 | 𝙆𝙤𝙤𝙠𝙫Where stories live. Discover now