part 29

5.5K 890 129
                                    

وقتی تایید تهیونگ رو گرفت هایبرید رو بلند کرد و به سمت اتاق خودش برد
در اتاق رو بست و قفلش کرد ، تهیونگ با شنیدن قفل در کمی لرزید اما سعی کرد آروم باشه

اون به جونگکوک اعتماد داشت..

جونگکوک به سمت تخت رفت و به آرومی هایبرید رو روش گذاشت ، از بالا به تهیونگ نگاه کرد
چشمهای آبی و مظلوم تهیونگ هم بهش خیره بود
موهای سفید و پخش شدش و لرزش ریز تو بدنش.. مثل یک تیکه هنر بود..

"کوکی" تهیونگ زمزمه کرد ، دوست نداشت خیره نگاه بشه. جونگکوک لبخندی زد، روش خم شد و دستاش رو به دو طرف سر هایبرید تکیه داد
"خیلی زیبایی تهیونگ" رو لباش زمزمه کرد و مکی از لب های تهیونگ گرفت
"تهیونگ زیبای من" گفت و بوسه های نرمی رو بینی و لپ های تهیونگ گذاشت
میخواست تجربه خوبی رو برای پسر زیرش درست کنه

تهیونگ لبخندی زد و لب پایینش رو مکید هنوزم حس لبهای داغ پسرِ روش رو حس میکرد
دستهاش رو از زیر تیشرت تهیونگ رد کرد و پوست نرم و حرارت دارش رو لمس کرد 
تمام توجه تهیونگ به دستهای گرمی بودن که از دو پهلوش به سمت سینه هاش حرکت میکردن

هیچ اجباری هیچ کتکی و هیچ چنگ انداختنی درکار نبود ..

فقط لمسهای آرومی بود که به صورت پیوسته رو
کمر و سینه هاش در حرکت بودن
تهیونگ آروم گرفت و متوجه نفس حبس شدش که معلوم نبود از کی نگهداشته شد

هایبرید جذاب من جونگکوک زمزمه کرد و از دو دستش برای درآوردن هودی تهیونگ استفاده کرد
نگاهش با دیدن اینکه هایبرید حتی شلوارک هم زیرش نپوشیده بود خالی شد .. فقط باکسر سفیدش رو پوشیده بود 
بعدا به حساب این می‌رسید ..

"اینطور.. بهم زل نزن" تهیونگ زمزمه کرد و زانوهاش رو تو شکمش
"خودتو جلوی من نپوشون" گفت و هردو مچ پای هایبرید رو گرفت و دو طرف بدنش گذاشت
تیشرت خودش رو با یک حرکت از تنش بیرون آورد تا تهیونگ حس راحتی بیشتری کنه

تهیونگ جونگکوک رو میدید که تیشرتش رو درآورد و گوشه ای پرت کرد عضلاتش با هر حرکت جا به جا میشد .. اون قوی بنظر می‌رسید..
"جذابی" تهیونگ لب زد
اون جونگکوک رو کاملا برای خودش میخواست..

"چی؟" جونگکوک پرسید فقط میخواست اون رو دوباره از زبون تهیونگ بشنوه
"تو جذابی" گونه هاش از دوباره تکرار کردنش سرخ شد و لباش رو گزید
"همش برای خودته خوشگله" جونگکوک گفت و بوسه ای رو نوک بینی هایبرید گذاشت ، یک دستش رو رون هایبرید گذاشت و سعی کرد با بوسه های عمیقش عضو سختش رو که از رو شلوار کاملا مشخص بود نادیده بگیره

"میخوای ادامه بدیم؟" جونگکوک پرسید تا مطمئن باشه .. تهیونگ جوابی نداد اما لحظه ای بعد سرتکون داد

"کلمات کیوتم"

"بله"

"خوبه" جونگکوک از روش بلند شد و سمت دراور رفت ، با کمی گشتن قوطی آبی لوب رو پیدا کرد
تهیونگ با کنجکاوی بهش نگاه میکرد ، قبلا هیچوقت همچین چیزی ندیده بود

 𝙅𝙚𝙤𝙣'𝙨 𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 | 𝙆𝙤𝙤𝙠𝙫Where stories live. Discover now