Three| Poor Friend

611 162 294
                                    

᯽ᴛᴏ ᴍɪɢʜᴛ ʟɪᴋᴇ ʟɪsᴛᴇɴ ᴛᴏ: ᴍᴇᴛᴀᴍᴏʀᴘʜᴏsɪs ʙʏ ᴘᴇᴛᴇʀ ɢᴜɴᴅʀʏ {ɪɴsᴛʀᴏᴍᴇɴᴛᴀʟ}

میدونید، رمز ورود به دنیای هر نوشته، فقط تخیل نیست. یه بلیطی هست که نمیشه لمس کرد، باید با وجودت ببلعیش : موسیقی.این موزیک های بیکلام رو با دقت به حال و هوای هر پارت انتخاب میکنم...پس گوش کردنش به لذت چندین برابر کمک میکنه.

ʟɪᴋᴇ ᴀɴᴅ ᴄᴏᴍᴍᴇɴᴛ

«دوست بیچاره»

•᯽❀᯽•

بعد از دقایق کوتاه پیاده روی، هری به باری توی خیابون گاردن رسید. جلوی در وقفه ایی انداخت و ساختمان رو از نظر رد کرد. طبقه ی اول می‌خانه بود ولی بالا محل سکونت وجود داشت.

در نمای ورودی راه فرار به چشمش نخورد، مهم پلکان اصلی توی ساختمون بود. حتی ممکن بود پشت پله های اضطراری باشد. قبل از برداشت قدمی برای ورود، تلفنش زنگ خورد‌. نگاه گذرایی به اسم باعث شد چشم هاش رو باز روی ساختمان رو به رویش برگرداند.

هری: بله نایل

نایل: یه اتفاق عجیب افتاده.

هری: چیه؟

نایل: تو مدارکی که از صحنه جرم آوردن گوشی مقتول نیست.

اخم های کاراگاه توی هم رفت و کلافه غرید.

هری: یعنی چی نیست؟؟؟

نایل: هیچکس گوشی لیام رو ندیده.

نایل خیلی ساده تکرار کرد. چرا با این قضیه جدی برخورد نمیکنند؟

هری: ولی دیشب که ما اونجا بودیم روی میز بود.

نایل: الان اینجا نیست

با اهی خسته از ته گلو برای بی خواسی دوباره ی نیروی تجسس، روی صورتش دست کشید. ساده نباید از ان گذشت، مثل هر بار گذشته.

هری: باشه پس...ببین میتونی از اپراتور تلفنش چیزی در بیاری.

نایل: سعی کردیم ولی چیزی گیرمون نیومد. سیمکارتش خاموشه اگر قاتل برده باشه قطعا نابودش کرده.

پوفی کشید. این وضعیت اسفناکی که توی اداره به وجود امده، امان کاراگاه رو برید.

هری: باشه. فقط قبلش یه چیز دیگه. سوابق کسی به اسم لویی تاملینسون رو میخوام در بیاری. هرچی از رانندگی حین مستی تا دزدی و مواد.

نایل: باشه.

گوشی رو قطع کرد. وارد شد و یک راست سمت پیشخوان رفت. مرد میانسال و سیبیل کلفتی پیشبند بسته به کمر و با سیگار کنار لبش روی صندلی نشسته بود. پاهاش رو روی میز گذاشته و کاملا راحت سیگار میکشید.

هری: سلام

پیرمرد اول جوابی نداد ولی به ظاهر اراسته و مرتب هری نگاه کرد.

Alcohol Smell And Blood TraceWhere stories live. Discover now