my fucking world

By _Black__Pearl_

21.6K 4.2K 4.7K

این دنیای منه اگه دوست دارید میتونید بیشتر باهاش آشنا شید دست خودتونه>~< توجه:وقتی وارد دنیا ی فاکی شید همراه... More

1_welcome to my fucking world
2_ بدبختم نگو نه:|
3_با خاندان با غیرت آشنا شوید:/
4_احمقانه ترین ها:|
5_نصیحت مادربزرگانه"-"
6_لایت استیک||light stick
7_سئوالات مسخره=/
8_انسان چندکاره...
9_تعریفی از خانواده ی من:/
10_الان تیمارستانی کیه؟!
11_عکس:/
12_ ریکشن فک فامیل فضول و دوستام.
13_من مجلههههه میییخووواااممم.
14_پدر خر شده
15_قهر فقط با مامانا و دیگر هیچ..
16_تولدم مبارک:'/
17_دست؛/
18_سوتی :'/
19_فنفیکشن ...
20_یو دونت نو می..
21_خواب یا کابوس؛/
22_زندگی شخمی..
23_Daddy dick head
24_جنسیت زده-_-
25_صحنه های عجیب0_o(روز پدر)
26_مرسی ممنون:"
27_پشم پا:/
28_اسکرین شات
29_مردشور گربه شورتو ببرن:/
30_کی‌به‌کی‌میگه‌ترسو:/
31_خودشیفتگی‌آینه‌ای*-*
32_معلم‌های‌دیوث
33_یک عدد منحرف
34_هدف داشتن؟!:/
35_ایده‌های‌سمی:/
36_#فرهنگ_سازی:/
37_کلبه‌ای‌وسط‌جنگل..
38_هرزه های جامعه
39_شکلات سوراخ کون..
40_سکوت نکنید!
41_تو هنوز بچه ای:/
42_جن خونگی:/
43_کمال‌بیشعوری‌هر‌فرد:/
44_قانون:/
45_زندگی‌نی‌جندگیه:/
46_انواع‌دستشویی*-*
47_جملات زیبای قصار!
48_قراری در دوقوز آباد
49_پلنگی و طلایی
50_HAPPY BIRTHDAY TO ME:]
51_هر کی از خودش کم حرف بزنه مغرور ترینه:/
53_صندلی خراب..
54_از میومیو‌گربه تا قاتل سریالی:/
55_the end of the fucking world
56_عید
57_دوست‌پسر ملت
58_فراری‌ ها
59_تونل وحشت
60_ازدواج=به فاک رفتن..
61_بدبخت‌کنکوریه‌مفقود‌اثر
62_لیدر اختشاشگرا
63_مدیر‌ج‌ج(جاکش‌جنده)
64_دلم برای اینجا خیلی تنگ شده بود:>
65_گواهینامه
66_سفر خانوادگی
67_کمی از من
68_خریت
69-کلاس زبان

52_توله صگ های پدصگ

121 35 66
By _Black__Pearl_

این داستان توله صگ های پدصگ!

عرضم به حضورتون که ما پاشدیم رفتیم خونه بابابزرگم..

بعد پدربزرگ عزیزم بسیار بسیار مذهب پرسته..
البته به ما گیر نمیده نماز بخونید..
*هر چقدر بابابزرگم گیر نمیده مامان بزرگم از اون ور..🙄

خوب..
ما درحال تنفس بودیم که خالم با دو تا توله یه ماهه با نژاد دوبرمن امد..

بعد فرض کنید چشماشون نمیدید🥺
البته سر همین موضوع ندیدن انقدر گازم گرفتن و صورتمو لیس زدن که وقتی رفتم حموم کیسه میکشیدم..

من از سگ ها بدم نمیاد..از بزاق دهن بدم میاد..
حتی کسی بخواد ماچم کنه من به شخصه جا خالی میدم:/

هیچی دیه خالم گفت دخترحون تو یه شب مراقب این توله ها باش و من نمیتونم و بلا بلا بلا..

بابابزرگم نمیدونست چون اگه میفهمید پاره بودیم..

هیچی دیگه..
خالم رفت این لگن بزرگا که ما برای شستن سبزی استفاده میکنیم رو اورد جاشون رو درست کردیم گذاشتیمشون اونجا..

همین خالم پاشد رفت این دو تا توله سگ فاز شیطونیشون گل کرد شروع کردن به زوزه کشیدن..
خوب منم توی اتاق برای مراقبت از این پدصگا بودم خوب..

یه دشک انداخته بودم بعد این دو تا هم جلوی من..

هیچی دیگه برای اینکه زوزه نکشن تا بابابزرگم نفهمه اوردمشون بیرون..

اینا هم رفتن یه میز کنار من بود .
زیرش خوابیدن..

منم سرمو گذاشتم گفتم یه کم بخوابم بعد مراقبشون میشم..

با زوزه یکیشون بلند شدم ببینم چشه که یه ذره نازش کردم که پدرسگ گازم گرفت..
ولی خوب چون بچه بودن گاز هاشون زیاد درد نداشت..

تا ساعت های ۲ یا ۳ بود مراقب این دیوث ها بودم که پسرخاله کوچیکم امد گفت بیا دوتایی مراقبشون باشیم..

منم از خدا خواسته گفتم باشه..

گفت من نگهبانی میدم ت بگیر بخواب..

چشمتون روز بد نبینه من همین چشمامو بستم این پسرخاله پلشت من گرفت خوابید..

ساعت ۴ صبح با زجه یکی از توله سگ ها چشمامو باز کردم..

عرضم به حضورتون پسرخاله من توی خواب هلیکوپتری میزنه..
و مثل اینکه سگه امده روی دشک خوابیده بوده و این پلشت عزیز ازش به عنوان بالشت بهره برداری کرده بود..

سگ هم بدبخت صداش در امده بود.

بلند شدم یدونه محکم زدم در کون پسرخالم..
این پلشت قرار بود نگهبانی بده خبر مرگش:/

بعد همین سگ رو نجات دادم پرید ساق پای پسرخالمو گاز گرفت دلم خنک شد..

توی عکس بالا اون سگ قهوه ایه چشماش خوب نمیدید و هی میخورد این ور اون ور..

این پلشت رفت جلوی در اتاق یهو همون وسط روی سرامیک ها رید:/

وای خیلی حس عنی بود..
خوب توله ی عنتر میمردی توی همون لگن میریدی؟

کل روز در حال عن جمع کردن بودم..

حالا تا اینجاش خوب بود..

ساعت شیش احساس کردم کلم داره خورده میشه..

چشم وا کردم دیدم اون یکی داره موهای پسرخالم میکشه این یکی هم موهای منو ...

به دو تاشون دو تا پس کله ای زدم که رفتن زیر میز قایم شدن..

توله سگ های پلشت دهنمو صاف کردن..

بعد اینکه مامانم رفت بیرون و بابابزرگم خونه نبود و ماعم ساعت ۶ یا ۷ صبح بود گفتیم این دو تا ببریم بیرون شیطونی کنن..

همین بردیمشون توی راه رو همون وسط شاشیدن..

اونم روی فرش..

ما پشمامی نداشتیم برای ریختن اصلا😂😂

بعد دوباره بردیمشون توی اتاق..

همین یکیشون رفت توی حالت ریدن وسط فرش سریع انداختیمش توی لگن..
اخر سرم نرید..
همین اوردیمش بیرون شاید وسط فرش..

من:
پسرخالم:

توله صگه:

اینم بگم قهوه‌ایه نره
مشکیه ماده..

مشکیه یک وحشیه که نگو😂😂
ولی قهوه ایه از مظلوم های کوچولو موچولوعه..
درست مثل یه بیبی بوی🥺

خلاصه دهنمو ساییده شد..

اها اینم بگم
ساعت شیش که دو بار شاشیدن روی فرش به خالم زنگ زدم گفت خاله هر کی تو خونه طلسم گذاشته باطل شد

خالم خواب بود گفت کدوم طلسم؟

*بچه قضیه طلسم اینه که خاله و کلا فامیلای ما علاقه خاصی به طلسم های قرآنی دارن چند باری تو خونه ازین طلسما پیداشد ..
و صرفا جهت خوبیم نیست دعا های شومه مثل اینکه بخوای جن احضار کنی یا بخوای نفرین کنی و این حرفا..
کلا اگه اهل این خرافات باشید میگن شاش پسربچه ها و توله صگا این طلسم ها رو باطل میکنه..
اگه از این موضوع داستانی دارید بگید خوشحال میشم بخونم^^

کجا بودم؟ اها
خلاصه بنده خدا رو خواب آلود خواب آلود سکته دادم..
بماند سگا هم کم نریدن به خونه و اعصاب من..

ساعت های ۱۱ یا ۱۲ هم خالم امد توله ها رو ببره
که گفت چه کاریه نگهشون دارید تا ممد بیاد ببردشون:/

هیچی دیه با زور توی لگن خواهرم و دختر خالم نگهشون داشتن منم تند تند جمع میکردم کثافت کاری های این توله صگا رو..

داشتم لباس های دختر خالم رو جمع میکردم دیدم ریدن رو تمام لباس های دختر خالم..

داشت خالمو جر میداد میگفت اینا ریدننن
بعد خالم میگفت تقصیر منه
منم میگفتم تقصیر من نیست تقصیر این توله هاس😂😂

تهشم هیچکس گردن نگرفت😂💔

نکته اخلاقیم اینه که تو خونه توله صگ نگه ندارید یا حداقل چهار چشمی بپاییدشون🤓

قهوه ایه هم شبیه صگ جونگ کوکه^^

Continue Reading

You'll Also Like

4.9K 174 10
معرفی مانهوا هایی که می خونم رو میزارم با منبعی که ترجمه فارسی شو داره
9.2K 1.2K 9
(کامل شده)جیمین پسری که گذشته تلخی داره و حالا کوک روانپزشکی که میخواد بهش کمک کنه... ژانر: رومنس.روانشناسی. انگست. هپی اند.
68K 12.9K 99
عکس‌ها و داستان‌هایی ک پشم ب تنت نمیزاره استخونات هم باشون میریزن 🤤🔥 ی سر بزن :) ترجیحا شب بیا اینورا ** میخام با دوستای جدید اشنات کنم💀👻
3.6K 380 30
وقتی که از نقطه امنت فاصله میگیری و به یک کشور غریب سفر می‌کنی برای تحصیل با چالش هایی رو به رو میشی که ممکنه خیلی سنگین و طاقت فرسا باشه. اما هممون...