Chapter 14

314 113 368
                                    

Song for this chapter: Can we kiss forever_Kina and Adriana proenza

....

چند دقیقه ای میشد که ماشین رو‌ روبه روی خونه اش متوقف کرده بودم و منتظر بودم تا هری پیاده بشه.

اما اون فقط سرش رو به پنجره تکیه داده بود و ضربه های آرومی به شیشه میزد.لبش رو حریصانه می جوید و داشت محکم ناخون هاش رو در کف دستش فشار میداد.

هردو سکوت کرده بودیم و تنها صدایی که شنیده میشد،صدای نفس کشیدن هامون و برخورد قطرات ریز بارون به شیشه ی ماشین بود.

نگاه دیگری به ساختمون روبه روش انداخت.دستی به موهای آشفته اش کشید سپس رو بهم کرد و با چشم هایی که داشتند دوباره پر از اشک میشدند و رنگ قرمز به خودشون میگرفتند گفت

_من... من دیگه نمیتونم به اون خونه برم.اونجا احساسی که گذشته بهم‌ میداد رو دیگه نمیده.

نفس عمیقی کشید و ادامه داد

_خاطره ها هیچ وقت از یاد نمیرن.فقط زیر خاطره های جدیدتر دفن میشن.هر قسمتی از اون خونه من رو یاد لویی می اندازه.

به آخر حرفش که نزدیک شد،اشک از گوشه ی چشمش رها و از گونه اش سرازیر شد.برای لحظه ای صورتش رو با دست هاش پوشاند و با صدای غیر واضحی گفت

_من نمیتونم نایل.

چشم هام‌ رو محکم بهم فشردم و تلاش کردم تمام افکار مزاحمم رو کنار بزنم.بعد از کمی فکر و تامل،لبم رو تر کردم و با تردید پرسیدم

_میخوای به خونه ی جِما برسونمت؟!

بعد از شنیدن این حرفم نگاهی بهم انداخت و اخم کمرنگی تو صورتش شکل گرفت.کمی مکث‌ کرد و با صدای لرزونی جواب داد

_اما اون خبر نداره.

_میتونی سرِ فرصت بهش بگی.

بعد از لحظه ای با لحن خسته تر از همیشه باشه ای زمزمه کرد.

.
.
.
.
بارون شدیدتر از قبل و صدای برخورد قطرات به شیشه بلندتر شده بود.با سرعت بیشتری درحال برگشت به خونه بودم.بعد از نیم ساعت خودم رو به اونجا رسوندم.

قبل از اینکه پیاده بشم،کلاه هودی ام رو روی سرم انداختم. وقتی از ماشین پیاده شدم از سرمای هوا به خودم لرزیدم و به سرعت دست هام رو تو جیبم فرو کردم.

با قدم های تند وارد حیاط شدم و وقتی نگاهم به ماتیلدا که بر روی پله ها نشسته بود و زانو هاش رو بقل گرفته بود افتاد، کاملا شوکه شدم و برای لحظه ای سرجام ایستادم.

انگار اصلا براش مهم نبود که کاملا خیس شده و آب داشت از موهاش چکه میکرد و داشت به خودش می لرزید.با تعجب بهش خیره شدم. سپس‌ با قدم‌های تندتری سمتش رفتم و با صدای بلندی پرسیدم

She was Blue | Niall HoranWhere stories live. Discover now