ممنون برای #3
لویی تاملینسون ورزشگاه 15000نفری آرنا رو سولد عاوت کرد
من فقط توجه شمارو به وسعت جلب میکنم و ... تو دهن هیترایی که میگفتن لویی یه بلیتشم فروش نمیره میکنم , با احترام 😊🍺
...............لویی با کلافگی نگاهی به ساعتش انداخت و دستاشو روی سینه اش بهم گره زد
جلسه ی خسته کننده ای که لویی بیشتر بخاطر نظرات عجیب یکی از مدیر ها داشت به زور اونجا رو تحمل میکردوقتی جلسه تموم شد و همه از دور میز بلند شدن لویی نفسشو بیرون داد و برگه های جلوی دستشو داخل پوشه برگردوند
داخل راهرو منتظر موند تا هری که داشت با چند نفر صحبت میکرد حرفاشو تموم کنه و از ساختمون برن بیرون
وقتی هری سمتش اومد تکیه اشو از دیوار گرفت و چرخید تا سمت اسانسور بره
دکمه ی اسانسور و زد و با باز شدن درش همراه هری سوار شدن
هری رو به روی لویی ایستاد و بهش نگاه کرد:مهد کودک چطور بود ?
لویی که متوجه حرف هری نشد چندبار پلک زد
:ها?
:وقتی یکی برخلاف نظرتون صحبت میکنه راهکارتون اینه که عصبی بشی? مدام ساعتتو نگاه کنی و منتظر تموم شدن جلسه بشی ?
: اون اصلا نذاشت من حرفمو بزنم , مطمئنم اصلا متوجه نشد منظورم چیه
: اون ? اقای تاملینسون شما مدیر تجاری شرکت بریلینت استون هستین , نه یه بچه ی پنج ساله که نقاشیش توی بورد مدرسه نرفته , اگه میدونی منظورتو نفهمیده فکر نمیکنی دلیلش ضعف بیان خودتون باشه?
KAMU SEDANG MEMBACA
H E L P M E .
Fiksi Penggemar❌COMLETE❌ ژانر : تخیلی .ارواح _ رومنس #1-larry #-Harrystyles #1-louis and ... :کمکم کن :چطوری? :من و از دست خودت نجات بده .